open (فعل)
گشودن، روشن شدن، شکفتن، باز کردن، گشادن، افتتاح کردن، اشکار ساختن، باز شدن، اشکار کردن، بسط دادن
unbrace (فعل)
تضعیف کردن، گشودن، فروهشتن، شل کردن، رها یا ازاد کردن
auspicate (فعل)
بمبارکی افتتاح کردن، گشودن، پیش گویی کردن
unfurl (فعل)
گشودن، افراشتن، بادبان گستردن
unlock (فعل)
گشودن
untie (فعل)
حل کردن، گشودن، باز کردن
unlace (فعل)
گشودن، بند کفش و غیره را باز کردن
inaugurate (فعل)
گشودن، اغاز کردن، دایر کردن، بر پا کردن، افتتاح کردن، براه انداختن
untwine (فعل)
گشودن، از هم باز کردن
unbolt (فعل)
رها کردن، گشودن، باز کردن
unhinge (فعل)
گشودن، باز کردن، از لولا در اوردن، دچار اختلال مشاعر کردن
unknit (فعل)
گشودن، باز کردن، وابافتن، وابافته شدن
unloose (فعل)
رها کردن، ازاد کردن، گشودن، ضعیف کردن، ول کردن، شل کردن
untwist (فعل)
جدا کردن، گشودن، باز کردن، واتابیدن