گشت زدن: [ اصطلاح در تداول عامه ]دور زدن ، گشت زدن برای تماشا ، گشت زدن برای بررسی بیشتر . گشتن برای دیدن و ارزیابی. ( زرجو زل زده بود به آرزو وچشم هایش انگار می خندید. "البته ، البته اجازه هست گشت دیگری بزنم؟" ) ) ( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص19 . ) )