cruise, jaunt, patrol, roam, range, walk, whirl, to make ones round, to cruise
گشت زدن به سرعت
spin
گشت زدن در
to patrol
گشت زنی
patrol
گشت زنی با اتومبیل
spin
گشت زنی با قایق
spin
گشت و گردش
excursion, jaunt, outing
گشت و گردش کردن
per egrination
گشت وگذار
excursion