گشاد گشاد راه رفتن


    to straddle

مترادف ها

stride (فعل)
راه رفتن، قدم زدن، گشاد گشاد راه رفتن، گام های بلند برداشتن، با قدم پیمودن، شلنگ زدن

straddle (فعل)
سوار شدن، گشاد نشستن، گشاد گشاد راه رفتن، گشاد ایستادن، میان دو پا قرار دادن

پیشنهاد کاربران

پاپهنک پاپهنک ( گویش بوشهری )
گشاد گشاد راه رفتن: [ اصطلاح در تداول عامه]پا ها را موقع راه رفتن باز کردن ، پاها را از همدیگر باز تر گذاشتن ، مثل راه رفتن زنان حامله .
( ( شیرین به زن ها و دختر های سفید پوش نگاه کرد . فقط یکی ، زن جوانی با شکم برآمده که گشاد گشاد راه می رفت ، موهایش بور نبود و شرابی بود . ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 238. ) )

بپرس