گشاد

/goSAd/

    wide
    loose-fitting
    ample
    loose
    loosefitting
    roomy

فارسی به انگلیسی

گشاد ایستی
straddle

گشاد بازی کردن در بازی ورق
overplay

گشاد شدگی
dilation, expansion

گشاد شدن
dilate, stretch

گشاد شدنی
stretchable

گشاد شونده
stretchy

گشاد گام برداری
straddle

گشاد گشاد راه رفتن
to straddle

گشاد نشینی
straddle

گشاد و پرچین
full

گشاد و چین دار کردن دامن زنانه
full

گشاد کردن
dilate, expand, loose, outstretch, piece, to widen, to make loose

گشاد کردن سوراخ
broach

گشاد کردن لوله اسلحه
ream

مترادف ها

wide (صفت)
وسیع، نامحدود، فراخ، پهناور، پهن، عریض، گشاد، پرت، بسیط، زیاد، کاملا باز

spacious (صفت)
وسیع، جامع، مفصل، فراخ، گشاد، جادار، فضادار

capacious (صفت)
وسیع، فراخ، گشاد، جادار، گنجا، گنجایش دار

broad (صفت)
پهناور، پهن، عریض، گشاد

loose (صفت)
سست، بی قاعده، شل، ول، هرزه، گشاد، ازاد، بی ربط، بی بند و بار، فروهشته، لق، بی پایه

slack (صفت)
ضعیف، سست، شل، کند، گشاد، بطی ء، فراموشکار، پشت گوش فراخ

پیشنهاد کاربران

ادعایی که مطرح کرده اید هم از نظر زبان شناسی تاریخی و هم از نظر کاربردشناسی ترکی و ریشه شناسی فارسی اشکالات جدی دارد.
بیایید مرحله به مرحله بررسی کنیم تا هم منبع معتبر داشته باشیم و هم این تحریف مشخص شود.
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
1. ریشهٔ واژهٔ �گشاد� در فارسی
واژهٔ گشاد در فارسی میانه و باستان کاملاً مستند است:
فارسی میانه ( پهلوی ) : gušād / gušāt به معنی باز، گشوده، آزاد
( منبع: MacKenzie, A Concise Pahlavi Dictionary, ص 37 )
اوستایی: از ریشه ی فعل šad - به معنی گشودن، باز کردن ( با پیشوند gu - )
( منبع: Bartholomae, Altiranisches W�rterbuch, بند 488 )
سانسکریت: vi - śad / vi - śṛ ( विशद् ) به معنی باز کردن، گشادن ( منبع: Monier - Williams Sanskrit Dictionary, بند vi - śad )
📌 بنابراین �گشاد� یک واژهٔ کهن ایرانی است و هیچ پیوند ریشه شناختی با ترکی ندارد.
مسیر تحول آن به شکل ساده:
اوستایی: gu - šad → پهلوی: gušād → فارسی: گشاد
- - -
2. واژهٔ �گنیش� و �گوشات� در ترکی
در ترکی آذربایجانی و ترکی عثمانی، واژه های هم معنی با �گشاد� عبارت اند از:
geniş ( گنیش ) = پهن، عریض
a�ıq = باز، گشوده
a�maq = باز کردن
گوشات ( goşat / qoşat ) در ترکی معاصر رایج نیست و در متون قدیمی هم معنای �باز کردن� ندارد. این احتمالاً برداشت اشتباه یا شکل تحریف شده ای از a�at یا a�ıq یا حتی وام گیری از فارسی است.
- - -
3. ادعای �گنیش گوشات = تکرار معنایی�
این ادعا از نظر زبان شناسی اشتباه است چون:
1. در ترکی وقتی صفت و فعل با هم می آیند ( مثلاً geniş a�maq ) ، صفت صرفاً شدت و کیفیت عمل را مشخص می کند، نه این که ریشهٔ آن یکی باشد.
مثل فارسی: �باز گشودن� — اینجا �باز� و �گشودن� دو واژهٔ متفاوت اند ولی معنا را تقویت می کنند.
2. �گنیش� در ترکی هیچ ریشهٔ مشترکی با �گوشات� ( فارسی ) ندارد، بنابراین نمی توان گفت �تکرار� است.
3. در متون قدیمی ترکی، ترکیب هایی مثل geniş a�mak یا geniş yayılmak دیده می شود ولی �گنیش گوشات� در منابع معتبر زبان ترکی جایی ثبت نشده است.
( منابع: Redhouse Turkish - English Dictionary, Clauson, An Etymological Dictionary of Pre - Thirteenth - Century Turkish )
- - -
4. چرا این نوع ادعا جعلی است؟
روش جعلیات: آوردن دو واژهٔ مشابه از دو زبان و وانمود کردن به این که یکی ریشهٔ دیگری است، بدون توجه به مسیر تحول واجی و تاریخ مستند.
مشکل اصلی: �گشاد� یک واژهٔ باستانی ایرانی است که هزار سال پیش از ورود زبان ترکی به ایران در متون موجود بوده است.
اگر ترکیب �گنیش گوشات� هم جایی استفاده شده باشد، احتمالاً وام گیری گوشات از فارسی است، نه برعکس.

د ر ترکی معادل گشاد گنگ و گنیش هست ولی یک نکته وجود دارد و ان اینست که این اصطلاح به صورت گنیش گوشات استفاده میشود یعنی گوشات تکرر گنگ هست
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
در جواب به کسانی که فقط خودش رو گول می زنند و حرف های بدون سند و مدرک می زدند با این حرف خودتان خار و بی ارزش می کنید بس کنید هر کسی به من و خانواده من توهین حرمزاده بی ناموس بی رگ و ریشه سیم کش و جاکش و خودش و جد آبادش هست اگر توهین کند
جواب شما ها
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
▪️انسان کور را می توان درمان کرد اما نادان متعصب را هرگز. . . !
تعصب کور کورانه انسان بینا را کودن می کند. تعصب یک امر اشتباه است، حال فرقی نمی کند که این تعصب نسبت به دین، مذهب، نژاد، قوم، رنگ و حتی فردی باشد. تعصب، تعصب نام دارد. انسان متعصب برای مخفی کردن ضعف اجتماعی خود همواره در حال فرافکنی، تهمت، افترا، دروغ پردازی و جعل سازی نسبت به منتقدان خویش است.
غافل از اینکه برجسته ترین راه شناخت یک انسان بزرگ، اعتراف شجاعانه او به اشتباهات گذشته ی خویش است. از تعصب بپرهیزیم؛ تعصب، بیجا و بجا ندارد. تعصب، تعصب است. هر کس به وسعت تفکرش آزاد است. . . !
✍کریستوفر هیچنز

گشادگشادگشادگشاد
گل گشاد/galegoshaad/فراخ و گشاد.
مثل:لباس گل گشاد.
تنبل و راحت طلب
کردی جنوبی: واڵ، وِشا، هَرز
به افراد تنبل در اصطلاح عامیانه می گویند: گشاد
فراخ
گشاد به ترکی گنیش و گن
گوشادلیق در ترکی وجود ندارد 😐کورشات داریم که اسم یک پهلوان ترک بوده زمان ترکان آسمانی
گشاد =تنبل
گشاد از گوشادالیق تورکی است.
گشاد [ اصطلاح تخته نرد]: مهره ی که به صورت تنها در یک خانه قرار گرفته باشد و امکان کشته شدندش توسط حریف باشد.
قطور شدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)