گسترش

/gostareS/

    act of spreading
    deployment
    amplitude
    area
    breadth
    circle
    development
    diffusion
    dimension
    enlargement
    expansion
    extension
    range
    reach
    spread
    stretch
    width

فارسی به انگلیسی

گسترش بی رویه
sprawl

گسترش پذیر
expansible, expansive, extensible

گسترش تند
boom

گسترش دادن
develop, extend

گسترش داشتن
range

گسترش شهرسازی
urban sprawl

گسترش گرای
expansionist

گسترش گرایی
expansionism

گسترش یافتن
develop, stalk

گسترش یافتن به طرف بالا
overreach

مترادف ها

extension (اسم)
مد، اضافی، بسط، توسعه، کشش، تمدید، گسترش، تعمیم، توسیع، تلفن فرعی

spread (اسم)
شیوع، وسعت، گسترش

propagation (اسم)
ترویج، پخش، انتشار، رواج، گسترش، تکثیر، تبلیغ، پراکنی، پخش رقم نقلی

expanse (اسم)
وسعت، فضا داری، پهنا، گسترش، بسط و توسعه، فضای زیاد

deploy (اسم)
گسترش

deployment (اسم)
تفرقه، گسترش، ارایش قشون، قرارگیری قشون یا نیرو، موضع گیری

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی دکتر محمد حسن دوست
واژه ی گسترش از ریشه ی واژه ی گستردن فارسی هست
لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا
قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید
...
[مشاهده متن کامل]

زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

گسترشگسترشگسترش
منابع• https://archive.org/details/1_20221023_20221023_1515
گسترش ( اسم مصدر از گستردن ) واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �gostar� در فارسی میانه به معنای پهن کردن، باز کردن، گشودن می باشد .
این واژه در فارسی باستان به شکل �gast� و در اوستایی به شکل �gaštə� وجود داشته است .
مدرک هم بیارید برای این ادعاهاتون!
فک نکنید ما فلجیم و نمیتونیم واژه بدزدیم!
گسترش تبدیل شده کلمه گؤسترمک در ترکی ( نشان دادن ) و گؤرسدماق در ترکی آذربایجانی که ریشه آنها ازکلمه گؤرماق ( دیدن ) درست شده است.
واژه ی گسترش از ریشه ی واژه ی گستردن فارسی است
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
گسترشگسترشگسترشگسترشگسترش
به نظر می رسد این کلمه نزدیک به کلمه یا حتی آنالوژی شباهت و ساختاری با کلمه ی "گؤز ( چشم ) دریش" در زبان ترکی دارد. ترکیب دوکلمه ی "گؤز دریش ( تریش ) " به دید وسیع برای چشم ها "دریش" از فعل "درمک" این
...
[مشاهده متن کامل]
معنا را می رساند. در زبان ترکی "د" و"ت" ابدال همدیگر محسوب می شوند. شاید " گؤزدریش" به این شکل و سیاق به مرور با وارد شدن در زبان فارسی و تغییرات نحوی و ساختاری به شکل" گسترش" امروزی در آمده است.

در فارسی میانه ویستردن بوده
تبدیل صدای و به گ از جمله تغییرات آوایی فارسی میانه به نوین هست
ویستاخ شده گستاخ
ویستردن شده گستردن
ویشتاسپ شده گشتاسب
وهرگ شده گرگ اگر اشتباه نکرده باشم
ویناه شده گناه
...
[مشاهده متن کامل]

و همینطور برید تا آخر
ترکی هم نیست
یه سوال
فرض میکنیم واقعا همچین چیزی در ترکی با معنایی نزدیک به گستردن و گستراندن وجود داشته باشه
دقیقا چه تضمینی هست که ترکی اینو از فارسی نگرفته باشه استاد!؟
وقتی این در نوشته های ساسانی نزدیک به ۱۵۰۰سال پیش اومده
درحالی که پیشینه نوشتاری ترکی ۱۳۰۰ساله!؟

چترباز ( به انگلیسی: Spread ) فیلمی محصول سال ۲۰۰۹ و به کارگردانی دیوید مکنزی است. در این فیلم بازیگرانی همچون اشتون کوچر، آن هیچ، مارگاریتا لیویوا، سباستین استن، اشلی جانسون، ریچل بلانچارد، اریک بالفور، هارت بوچنر و ریو کارنی ایفای نقش کرده اند.
گسترش
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/گسترش_(فیلم)
گسترش ریشه ترکی داره از g�stermek به معنای نشان دادن.
رواج دادن
توسعه دادن
بسط دادن
broadening
در واژه دادگستری، {داد} در چم {عدل} است. پس دادگستری به چم گسترش دادن عدل و داد است.
پس اگر معنی اش اشاعه باشد، ، دادگستری که اسم با مسمی نمیشود. یعنی در تضاد ند
گسترش واژه ای پارسی از کارواژه گستردن به چم پهن کردن، بسط دادن که پیواژه های گسترده، گسترنده، گستر، گسترش و . . . . از همین کارواژه گستردن می آید. برای منبع به واژگان پارسی سره رجوع شود.
اشاعه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)