bold-face (اسم)
جسور، گستاخ، حروف ضخیم، حروف سیاه، یک نوع حرف درشت، خیره چشم
bold (صفت)
جسور، بی پروا، دلیر، سرزنده، خیره، گستاخ، متهور، بی باک، باشهامت، خشن و بی احتیاط، چیره، غیور، بامروت، خیره سر، سرانداز، سلحشور
forward (صفت)
جسور، جلوی، گستاخ
insolent (صفت)
جسور، خیره، گستاخ، غراب، خیره چشم
impudent (صفت)
خیره، گستاخ، پر رو، خیره چشم، عاری از شرم، چشم سفید
unshaped (صفت)
بی شکل، وحشی، گستاخ، شکل نگرفته
unshapen (صفت)
بی شکل، وحشی، گستاخ، شکل نگرفته
arrogant (صفت)
خود رای، متکبر، مغرور، گستاخ، سرکش، پرنخوت، گردن فراز، پر افاده، برتن، پر از باد غرور، عظیم، غراب، غره، خود بین
presumptive (صفت)
جسور، گستاخ، فرضی، احتمالی
brash (صفت)
گستاخ، متهور، بی شرم، عجول و بی پروا، بی حیا
unabashed (صفت)
گستاخ، بی شرم
immodest (صفت)
جسور، گستاخ، بی شرم، پر رو، بی عفت، نا نجیب، مستهجن
barefaced (صفت)
گستاخ، بی شرم، پر رو، روباز
flippant (صفت)
گستاخ، پر حرف، سبک
malapert (صفت)
جسور، گستاخ، بی شرم
cheeky (صفت)
گستاخ، پر رو، دارای گونه های برامده، بی شرمانه
pert (صفت)
جسور، گستاخ، پر رو، قشنگ، سرحال، بی پرده، غنچه دار، سالم و با روح
impertinent (صفت)
گستاخ، بی شرمانه، بی ربط
bold-faced (صفت)
جسور، گستاخ، پر رو، یک نوع حرف درشت، با صورت برافروخته از غضب و خشم
jaunty (صفت)
زرنگ، خود نما، گستاخ، لا قید، جلف
flip (صفت)
جسور، گستاخ، پر رو
tumorous (صفت)
گستاخ، متورم، غده ای، دشپل دار، دشپلی
lippy (صفت)
جسور، گستاخ، پر رو، دارای لب اویزان
indecent (صفت)
ناپسند، فحاش، گستاخ، بی حیا، نا شایسته، شرم اور، نا نجیب، خارج از نزاکت
wanton (صفت)
سر به هوا، جسور، گستاخ، سرکش، عیاش
presumptuous (صفت)
خود رای، جسور، مغرور، گستاخ، خود بین، از خود راضی، خود سر
rude (صفت)
زشت، تجاوز به عصمت، جسور، ابدار، گستاخ، بی ادب، خشن، زمخت، غلیظ، خشن در رفتار، نا هموار، خام، غیر متمدن
perky (صفت)
چابک، جسورانه، متکبر، گستاخ
peart (صفت)
جسور، گستاخ، سالم و با روح
venturous (صفت)
جسور، گستاخ، متهور، بی باک، خطر ناک، پر مخاطره
stick up (فعل)
گستاخ، برجستگی داشتن، سربرافراشتن