در زبان لکی ما از گزک استفاده میکنیم به معنای بهانه دادن
متشکرم!
گزک/ găzăk : بهانه
مانند:
وقتی بو برده باشد، گزک دستش افتاده. . .
کلیدر
محمود دولت آبادی
( amunition ( ammunition
۱ ) مهمات
۲ ) ( مجازا ) آتو، گزک، بهانه ( حمله )
رصد گر بهانه
پیگیر برای ضربه زدن