گزاف گویی


    exaggeration
    grandiloquence
    extremism
    idle talk
    bragging

فارسی به انگلیسی

گزاف گویی کردن
exaggerate, glorify, overstate

مترادف ها

hyperbole (اسم)
مبالغه، گزاف گویی، اغراق، غلو، صنعت اغراق

grandiloquence (اسم)
مبالغه، عبارت سازی، گزاف گویی، طمطراق، بلند پروازی، قلمبه نویسی

bounce (اسم)
گزاف گویی، پرش، جست

extravaganza (اسم)
گزاف گویی، اغراق، فانتزی، اثر خیالی، اثر یا تصنیف از یک شخصیت خیالی

verbosity (اسم)
گزاف گویی، پرگویی، دراز نویسی، اطناب گویی

magniloquence (اسم)
گزاف گویی

rodomontade (اسم)
گزاف گویی، خود ستایی، خود فروشی، لافزنی

پیشنهاد کاربران

بیهوده حرف زدن
لاف زدن ، حرف الکی زدن یا بیهوده سخن گفتن

بپرس