گز کردن


    measure
    pace
    step
    to measure

پیشنهاد کاربران

گز نکرده ، پاره کرده ( فتح گ )
کنایه از :
"نسنجیده کاری کردن"
"بدون فکر ، کاری انجام دادن"
گز کردن ( مص، م ) ( گفتگو ) ۱ - ( مجاز ) راه رفتن با پای پیاده؛ پیاده روی کردن؛ رفتن؛ طی کردن راهی ۲ - چیزی را اندازه گرفتن.
فرهنگ سخن ( حسن انوری )
گَزکِردَن در گویش یزدی یعنی اندازه گرفتن

بپرس