scare (فعل)ترساندن، ترسیدن، گریزاندن، رم دادن، چشم زهره گرفتن، هراس کردنferret (فعل)کنجکاوی کردن، گریزاندن
فراراندن. [ ف َ دَ ] ( مص جعلی ) ( از: فرار َاندن ) مصدر جعلی از فرار عربی. گریزاندن. ( یادداشت بخط مؤلف ) .+ عکس و لینک