گریزان

/gorizAn/

    allergic
    elusive
    evasive
    running away

فارسی به انگلیسی

گریزان بودن از
to avoid or abhor

گریزان کردن
alienate

مترادف ها

run away (صفت)
گریزان

divaricate (صفت)
گریزان

elusive (صفت)
زیرک، گریزان

evasive (صفت)
گریزان

hotfoot (قید)
سراسیمه، باشتاب، گریزان

پیشنهاد کاربران

فراری بودن از چیزی
هارب. .
فراری، درحال فرار، متنفر،
هارپ، بیزار، رمنده، رمیده، متنفر، نافر، نفور، فراری، گریخته، متواری، منهزم
فراری
رمو
هارب

بپرس