an old fox who understands a trap, old stager, warhorse
گرگ بچه
wolf cub
گرگ در لباس میش
a wolf in sheeps clothing
گرگ صفت
wolfish
گرگ ماده
she - wolf
گرگ مرد
werwolf
گرگ وار
lupine
گرگ ومیش
dusk, twilit, twilight
مترادف ها
wolf(اسم)
گرگ
پیشنهاد کاربران
لری بختیاری وِئِرکَve erka:گرگ
گُرگ یا گرگ خاکستری ( نام علمی: Canis lupus ) یک گونه از پستانداران گوشت خوارسان متعلق به خانواده سگان است. گرگ درنده ای بومی نیم کره شمالی زمین شامل گستره وسیعی از اوراسیا و آمریکای شمالی است و بیشترین پراکندگی جغرافیایی را در بین تمام سگ سانان دیگر دارد. این جانور نیاکان وحشی سگ است؛ یعنی سگ ها از نسل نوعی گرگ هستند که بین 71تا33 هزار سال پیش اهلی شدند. تاکنون ۳۸ زیرگونه معاصر از گرگ شناسایی شده که از جمله آن ها سگ اهلی، دینگو، گرگ قرمز و گرگ ایرانی هستند. گرگ شمال غرب آمریکای شمالی بزرگ ترین زیرگونهٔ گرگ ها در جهان است. ... [مشاهده متن کامل]
بیشتر گرگ ها به رنگ خاکستری با لکه هایی از رنگ های دیگر هستند اما رنگ های سفید، سرخ، قهوه ای و سیاه نیز در آن ها دیده می شود. اندازه و وزن گرگ ها در نقاط مختلف بسیار متفاوت است. به این صورت که عموماً در عرض های جغرافیایی بالاتر ( مناطق شمالی ) گرگ ها جثه بزرگ تری دارند. گرگ سرددشت از بزرگ ترین انواع گرگ است. گرگ ها در مقایسه با خویشاوندان نزدیک خود همچون شغال زرد و کایوت بیشتر برای شکار جانوران بزرگ تخصص یافته اند. علاقه بیشتری به زندگی اجتماعی دارند و از زبان رفتاری غنی و پیچیده ای بهره مند هستند. هستهٔ اصلی گروه اجتماعی گرگ ها از یک خانواده متشکل از زن و شوهر و فرزندانشان تشکیل می شود که معمولاً در قالب گله ای از چند خانواده زندگی می کنند. گرگ به طور کلی یک شکارچی رأس هرم غذایی محسوب می شود و فقط انسان و در برخی نقاط ببر توانایی شکار آن را دارند. غذای اصلی گرگ ها با شکار سم داران بزرگ مثل انواع گوسفند وحشی، بز وحشی، آهو و گوزن تأمین می شود اما گاهی به سراغ جانوران کوچک تر، دام های اهلی، لاشه و زباله های انسانی هم می روند. هرچند بسیاری از انسان ها از گرگ هراس دارند اما اغلب موارد حمله گرگ به انسان به گرگ های مبتلا به بیماری هاری مربوط می شود و حمله گرگ های سالم به انسان به ویژه انسان های بالغ غیرعادی می باشد. گرگ ها حدود ۳۰ هزار سال پیش در جستجوی پس مانده غذای انسان به حاشیه اردوگاه های محل سکونت انسان نزدیک شدند. فرایند «اهلی» کردن و پرورش آن ها بعد از آن به تدریج به تغییر رفتار و ژن های گرگ ها منجر شد که در نهایت به سگ های امروزی بدل شدند. پستانداران زیر آرایه های مرتبط به گرگ هستند: در زمان قحطی و کم غذایی آن ها لاشه خواری نیز پیشه می کنند و به محل های کشتار جانوران سر می زنند. همنوع خواری هم در میان گرگ ها دیده شده است. در زمستان های سخت اعضای زخمی و بیمار کشته و خورده می شوند. البته همنوع خواری در گرگ ها تنها در زمان کمبود شدید غذا و قحطی رخ می دهد. در زندگی اجتماعی گرگ ها، پیوند اجتماعی ناگسستنی است. آن ها باهم شکار می کنند، باهم مسافت های بسیار طولانی را می پیمایند، تا پای جان از هم دفاع می کنند و اگر شرایط ایجاب کند باهم می میرند. آن ها نسبت به افراد گروه خود احساس مسئولیت می کنند. در میان گرگ ها رعایت حال همنوع اصلی پابرجاست.
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی واژه در عربی ذیب واژه ی ترکی آذربایجانی canavar واژه ی ترکی استانبولی kurt زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود. ... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴ • تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴ • حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است ) • فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵ • غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶ • فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
اَوس ، اُوَیس، ذِئْبْ ، ذیب
اویس
گرگ به زبان سنگسری وّرگ werg
اگه به ابن نتیجه رسیدی؛ زمین حکم گرگها دارد. سخت در اشتباهی. هزاران سال حکم دیو ها وغول ها داشت ودارد. فقط عمیقتر باید جست واحتیاط شدید کرد. . . . کانوا اکثرهم للجن عابدین
گرگ آید نشان از اسم او که اول آخرش یک حرف نشان از خاص او حرف دیگر در وسط تنها برای کم کردن مصالح از بهر اوست
واژه گرگ کاملا پارسی است و ریشه پهلوی دارد در عربی می شود ذئب این واژه یعنی گرگ صد درصد پارسی است. منابع. فرهنگ بزرگ سخن فرهنگ لغت معین
مثل گرگ تیر خورده {ضرب المثلی} یعنی مثل گرگ زخمی شده ای که از درد به خودش می پیچد و سریع فرار می کند.
گرگ واژه گرگ ار ریشه هندو اروپائی ولکو - wlkwo ودر ایران باستان و اوستا و سانسکریت ورکا vherka و از ریشه هندوایرانی همین واژه ورکاس wrkas در ایران باستان ورکانا varkana همان نام هیرکانیا Hirkania یا جایگاه گرگان و در پارهای از زبانهای اروپائی مانند یونانی واژه گرگ لیکس lykos که در لاتین به لوپوس lupus تبدیل شده که در پزشگی نام بیماریست که صورت بشکل گرگ کزیدگی مینماید ... [مشاهده متن کامل]
( اى بسا انسان رنجور و پریش سخت پیچیده گلوى گرگ خویش ( فریدون مشیری )
🧸 کلماتی کاربردی برای توصیف صدای حیوانات مختلف: 📢 ❗️نکته: بعضی صداها در حیوانات مختلف مشترک است. . . ✅ سگ: bark / woof 🐶 ✅ سگ ( در حین عصبانیت ) : growl 🐶 ✅ توله سگ: yap 🐶 ... [مشاهده متن کامل]
گرگ، حریصانه خوردن، بوحشت انداختن معانی دیگر: ( معمولا با: down ) با ولع خوردن، بلعیدن، ( جانور شناسی ) گرگ ( canis ) ، خز گرگ، پوست گرگ، آدم سبع و حریص، آزمند، درنده خوی، ددمنش، ( خودمانی - مرد ) اهل لاس زدن، زن باز، زن ربا، زن بازی کردن، ( ساز زهی ) ناهنجاری، بدصدایی
قُرگ تلفظ صحیحش می باشد
گرگ اگر با تو نماید روبهی هین مکن باور که ناید زو بهی لطفا اصلاح گردد
گرگ اگر در جای صفت به کار رود به معنی درندگی و وحشی گری می باشد. نمونه: گرگ صفتان دد منش
اسم گرگ رو که ب انسان تشبیه میکنن یعنی سردی و گرمی زندگی رو کشیده شده پوست کلفت دیگه هراسی از چیزی ندارد
از نظر سگها" گرگهاسگهایی بودن که بخاطر بی فرهنگی از درگاه انسان رانده شدند و فراری شد. . اما از نظر گرگها :سگها گرگهایی بودن که بخاطر تکه نانی تن به قلاده دادند و بخاطر شکمشان غرورشان را زیر لگده های چوپانها گذاشتند
گرگ ها درنده هستند اما وقتی که احساس خطر کنند حمله میکنند وگر نه انها احلی هستند
در پارسی باستان واژه �ورک� بوده است در پارسی واژه هایی که با �و� آغاز میشده معمولا به �گ� تبدیل شده مانند ورک به گرگ وراز به گراز ول به گل ورز به گرز ویناس به گناه
مرد همیشه پیروز
گرگ باش تامحتاج نوازش نباشی
واژه ی گرگ معنی های زیادی دارد گرگ به معنی تنهایی، جدایی، ارتش یک نفره و در زبان انگلیسی به معنی wolf هست یا شاید هم معنی هایی داشته باشد که ندانیم در مثال های بالا به واژه ی گرگ پسوند یا پیشوند اضافه شد . برای مثال she - wolf در این مثال پیشوند she اضافه شد
واژه ی گرگ معنی های زیادی دارد گرگ به معنی تنهایی ، جدایی، ارتش یک نفره و در زبان انگلیسی گرگ هم معنی هایی ممکن است داشته باشد و ما ندانیم و همان طور که در بالا مثال زدند به گرگ پسوند یا پیشوند اضافه شد یعنی گرگ همان ... [مشاهده متن کامل]
معنی را دارد و پسوند یا پیشوند به آن اضافه شده مثلshe - wolf در این مثال پیشوند به واژه یwolf اضافه شد
* گرگ باران دیده: [مجاز] شخص مجرب، کارآزموده، سختی کشیده، و سردوگرم چشیده. &delta، می گویند گرگ بچه از باران می ترسد و موقع باران از لانه بیرون نمی آید اما اگر اتفاقاً در بیابان بود و باران گرفت و دید آسیبی به او نمی رسد دیگر نمی ترسد، بعضی گرگ بالان دیده گفته اند یعنی گرگی که یکبار به دام افتاده و جان به در برده، گرگ پالان دیده. ... [مشاهده متن کامل]
�دالان� راهی است که بعد از در در خانه های قدیم بود تا به حیاط برسند. بالان راه آبرو زیر درها بود که حیواناتی مانند سگ و گربه و در مواقع دیگر گرگ و شغال برای بدست آوردن چیزی از آن می گذشتند و خطرناک بوده است.
کوروش گرگ به معنی دنبال کننده گاو، همراه گاو ، گرگها برای بقا و زندگی همیشه در کنار و دنبال کننده گله ها گاو و گوسفند و گوزن هستند. گرگ به نوعی محافظ و کنترل کننده راه و مسیر گاوها و گوزنهاست برای بقای خود. ما در ایران نماد گرگسران و سگسران را داریم که همراه مردم هستند و همیشه افکار و اعمال مردم را کنترل می کنند برای بقای خود. ... [مشاهده متن کامل]
به زبان بندری به گرگ میگن گرگک
ذئب، اوس، اویس
گرگ به معنی دنبال کننده گاو، همراه گاو ، گرگها برای بقا و زندگی همیشه در کنار و دنبال کننده گله ها گاو و گوسفند و گوزن هستند
گرگ یعنی اینکه بی اعتماد حتی به همنوع خودت باهم شکار میکنن ولی همیشه با یک چشم باز میخوابن یک گرگ خوب همیشه تنهاست
در زبان آذری به گرگ گورد گفته می شود. یک ضرب المثل ترکی در مورد گرگ "گودورقان گوردون عمری قیخ گون اولار" گرگ هار عمرش از چهل روز بیشتر نیست عمر طولانی نخواهد نداشت ظالم در جهان هار شد چون گرگ عمرش از چهل روز اندک است
گرگ حیوانی درنده و وحشی است گرگها معمولاً دسته جمعی و گروهی شکار میکنند و بأهم زندگی میکنند امانکته جالب اینجاست که هر کسی اگر کلمه گرگ را بشنود میگردد گرگ تنها و گرگ یعنی ارتش یکنفره بنظر من أصلا هم اینجوری نیست و بیشتر برای شاعرانه کردن این کلمه استفاده میشود با تشکر
در زبان لری بختیاری، گورگ می گویند
اوس اویس اهمر
گرگ یعنی تنهایی گرگ یعنی جدایی گرگ یعنی ارتش تک نفره
گرگ معنی های زیادی داره اما گرگ یعنی وحشی یعنی یک ارتش یک نفره گرگ یعنی تمام غرور گرگ یعنی خود زندگی تنهایی
گرگ وحشی wild wolf گرگ زخمی injured wolf شاه گرگ king wolf گرگ سیاه black wolf