گروهه


    clew
    ball
    globe
    category
    body
    cluster
    group
    knot

فارسی به انگلیسی

گروهه اشتراکی
commune

مترادف ها

complex (اسم)
مجموع، مجموعه، هم تافت، عقده، گروهه، اچار

team (اسم)
جفت، دست، گروه، دسته، گروهه، تیم، یک دستگاه

پیشنهاد کاربران

گروه
چیزی مانند پنبه یا خمیر را گرد کردن و گلوله کردن
گفتی ز کمان گروههٔ شاه
یک مهره فتاد بر سر ماه
✏ �نظامی�