گرمابه

/garmAbe/

    turkish bath hammam
    hot bath
    turkish bath(s)

فارسی به انگلیسی

گرمابه سرا
bathhouse

مترادف ها

bath (اسم)
شستشو، وان، استحمام، گرمابه، حمام فرنگی

bathhouse (اسم)
گرمابه، حمام، لباس کن

bathroom (اسم)
گرمابه، حمام

sudatory (اسم)
گرمابه

پیشنهاد کاربران

عشق بازد
گرمابه ؛ حمام
حمام ؛ فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلیدواژه در پهنه ی واژگان و دریای لغات در امورات زندگی به عنوان اصلی ترین همّ و غم ما در زندگی اونقدر دارای اهمیت و مهم و حتمی است که از خود کلمه ی مهم برای عمل پاکسازی استفاده و کلمه سازی شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

علت استفاده از حرف ( ح ) با نقاشی و نگاره ای که به صورت موج دریا می باشد به جای حرف ( ه ) ، به خاطر کاربرد این کلمه در دو بعد مادی و معنوی یا ظاهری و باطنی یا بیرونی و درونی یا سطح و عمق یا پیدا و پنهان یا تاریک و روشن در جایگاه های کاربردی مختلف برای زمان حال در عالم هستی می باشد.
سخنی سخاوتمندانه ای که آوای حرف ( ح ه ) که یک آوای لطیف از محل صدور آوا می باشد و برای ما دارد در ساختمان دو کلمه ی بحر و بهر قابل شنیدن و دیدن است.
به گونه ای که جانمایی این حرف با دو نگاره در میان ساختمان کلمه ی بحر و بهر در کلمه ی اصلی آن ( بَر ) که باعث منشعب شدن اصطلاح برآمدگی و وَر آمدن و ورزیدگی و ورزش می شود در دو کلمه ی بحر و بر ، اشاره به دارا بودن یک سطح دارای عمق در این مفهوم می باشد.
حرف ح در کلمه ی بحر که به شکل موج دریا نیز می باشد از اون دست کلماتی است که نگاره ی آن با واقعیت امر دارای انطباق می باشد.

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

گرمابهگرمابهگرمابهگرمابه
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
گرمابهگرمابهگرمابهگرمابهگرمابه
اگر منظور از گرمابه، "حمام عمومی" است، به انگلیسی می شود:
Public bathhouse
Communal bathhouse
این دو واژه از نظر استفاده فرقی با هم ندارند و به جای هم دیگر نیز می توان استفاده کرد.
اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید. متشکرم.
حمام عمومی
ب نظر من گرــمابه ینی حمام
گرمابه:گرمابه در پهلوی گرماپگ garmapāg بوده است.
( ( چو گرمابه و کاخهای بلند
چو ایوان که باشد پناه از گزند؛ ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 268. )

حمام