bathhouse
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
شستشو، وان، استحمام، گرمابه، حمام فرنگی
گرمابه، حمام، لباس کن
گرمابه، حمام
گرمابه
پیشنهاد کاربران
عشق بازد
گرمابه ؛ حمام
حمام ؛ فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلیدواژه در پهنه ی واژگان و دریای لغات در امورات زندگی به عنوان اصلی ترین همّ و غم ما در زندگی اونقدر دارای اهمیت و مهم و حتمی است که از خود کلمه ی مهم برای عمل پاکسازی استفاده و کلمه سازی شده است.
... [مشاهده متن کامل]
علت استفاده از حرف ( ح ) با نقاشی و نگاره ای که به صورت موج دریا می باشد به جای حرف ( ه ) ، به خاطر کاربرد این کلمه در دو بعد مادی و معنوی یا ظاهری و باطنی یا بیرونی و درونی یا سطح و عمق یا پیدا و پنهان یا تاریک و روشن در جایگاه های کاربردی مختلف برای زمان حال در عالم هستی می باشد.
سخنی سخاوتمندانه ای که آوای حرف ( ح ه ) که یک آوای لطیف از محل صدور آوا می باشد و برای ما دارد در ساختمان دو کلمه ی بحر و بهر قابل شنیدن و دیدن است.
به گونه ای که جانمایی این حرف با دو نگاره در میان ساختمان کلمه ی بحر و بهر در کلمه ی اصلی آن ( بَر ) که باعث منشعب شدن اصطلاح برآمدگی و وَر آمدن و ورزیدگی و ورزش می شود در دو کلمه ی بحر و بر ، اشاره به دارا بودن یک سطح دارای عمق در این مفهوم می باشد.
حرف ح در کلمه ی بحر که به شکل موج دریا نیز می باشد از اون دست کلماتی است که نگاره ی آن با واقعیت امر دارای انطباق می باشد.
حمام ؛ فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلیدواژه در پهنه ی واژگان و دریای لغات در امورات زندگی به عنوان اصلی ترین همّ و غم ما در زندگی اونقدر دارای اهمیت و مهم و حتمی است که از خود کلمه ی مهم برای عمل پاکسازی استفاده و کلمه سازی شده است.
... [مشاهده متن کامل]
علت استفاده از حرف ( ح ) با نقاشی و نگاره ای که به صورت موج دریا می باشد به جای حرف ( ه ) ، به خاطر کاربرد این کلمه در دو بعد مادی و معنوی یا ظاهری و باطنی یا بیرونی و درونی یا سطح و عمق یا پیدا و پنهان یا تاریک و روشن در جایگاه های کاربردی مختلف برای زمان حال در عالم هستی می باشد.
سخنی سخاوتمندانه ای که آوای حرف ( ح ه ) که یک آوای لطیف از محل صدور آوا می باشد و برای ما دارد در ساختمان دو کلمه ی بحر و بهر قابل شنیدن و دیدن است.
به گونه ای که جانمایی این حرف با دو نگاره در میان ساختمان کلمه ی بحر و بهر در کلمه ی اصلی آن ( بَر ) که باعث منشعب شدن اصطلاح برآمدگی و وَر آمدن و ورزیدگی و ورزش می شود در دو کلمه ی بحر و بر ، اشاره به دارا بودن یک سطح دارای عمق در این مفهوم می باشد.
حرف ح در کلمه ی بحر که به شکل موج دریا نیز می باشد از اون دست کلماتی است که نگاره ی آن با واقعیت امر دارای انطباق می باشد.
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹




زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹




منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید










اگر منظور از گرمابه، "حمام عمومی" است، به انگلیسی می شود:
Public bathhouse
Communal bathhouse
این دو واژه از نظر استفاده فرقی با هم ندارند و به جای هم دیگر نیز می توان استفاده کرد.
اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید. متشکرم.
این دو واژه از نظر استفاده فرقی با هم ندارند و به جای هم دیگر نیز می توان استفاده کرد.
اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید. متشکرم.
حمام عمومی
ب نظر من گرــمابه ینی حمام
گرمابه:گرمابه در پهلوی گرماپگ garmapāg بوده است.
( ( چو گرمابه و کاخهای بلند
چو ایوان که باشد پناه از گزند؛ ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 268. )
( ( چو گرمابه و کاخهای بلند
چو ایوان که باشد پناه از گزند؛ ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 268. )
حمام