گرزه


    capsule
    cobra
    finial
    knob

فارسی به انگلیسی

گرزه مانند
knobby

مترادف ها

scepter (اسم)
قدرت یا اقتدار سلطنتی، عصای سلطنتی، گرزه

sceptre (اسم)
قدرت یا اقتدار سلطنتی، عصای سلطنتی، گرزه

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

گرزهگرزهگرزهگرزهگرزه
ھرت
ویژگی نوعی مار سمی و خطرناک
گرزه: گزذه = عصا ، چماق،
ویژگی نوعی مار سمی و خیلی خطرناک
گروه به گویش بختیاری یعنی موش صحرایی
گرز، کوپال، عمود آهنین
در زبان لری بختیاری به معنی موش
در زبان مازندرانی ( شهسوار ) به موش می گیم گرزه ( Gerze )
در گویش لری بروجردی به معنی موش بزرگ
Gorze گرز ، چماغ، گرزه
Garze مار افعی
نوعی افعی دارای سم مهلک
بگرای چو اژدهای گرزه
بخروش چو شرزه شیر ارغند

در زبان لری بختیاری به معنی
موش صحرایی
gerzeh
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)