knobby
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
قدرت یا اقتدار سلطنتی، عصای سلطنتی، گرزه
قدرت یا اقتدار سلطنتی، عصای سلطنتی، گرزه
پیشنهاد کاربران
ویژگی نوعی مار سمی و خطرناک
گرزه: گزذه = عصا ، چماق،
ویژگی نوعی مار سمی و خیلی خطرناک
گروه به گویش بختیاری یعنی موش صحرایی
گرز، کوپال، عمود آهنین
در زبان لری بختیاری به معنی موش
در زبان مازندرانی ( شهسوار ) به موش می گیم گرزه ( Gerze )
در گویش لری بروجردی به معنی موش بزرگ
Gorze گرز ، چماغ، گرزه
Garze مار افعی
Garze مار افعی
نوعی افعی دارای سم مهلک
بگرای چو اژدهای گرزه
بخروش چو شرزه شیر ارغند
بگرای چو اژدهای گرزه
بخروش چو شرزه شیر ارغند
در زبان لری بختیاری به معنی
موش صحرایی
gerzeh
موش صحرایی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)