مادگی، الت مادگی گل، گرزن
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
بادرود گرزن که دوستان میدانندتاج سنگین وزن پادشاهان کیانی بودکه با زنجیر طلا بالای سرآنان آویزان می کردن آخرهم گویا به انوشیروان رسید عربهابهش می گفتن قنفل بر وزن منقل البته قنفل هم یعنی کیله وپیمانه ی
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
بزرگ ومراد شاعر ازتشبیهات و استعاراتی مثل گیسوی بدامن افشانده شده ی شب وتاج قیرینه فام و روسری پلاس رنگ صرفا اغراق درتعریف سیاهی شب بوده. آخرهم شب تبدیل میشه به یک زن زنگی سیاهپوست که شبی یک فرزند بلغاری یعنی سفیدپوست می زاید ولی حالادیگه در دکان تولیدمثلش تخته شده واز فرزند آوردنش خبری نیست وخلاصه به گمان حقیر منظور ازفرزندبلغاری سفیدرو طلوع فجروستاره ی سهیل بوده که انتظاردمیدنش روح لطیف وشاعرانه ی منوچهری را می آزرده . تاچه قبول افند و چه در نظر آید