گرز

/gorz/

    mace
    club
    capsule
    bludgeon
    staff
    wand

فارسی به انگلیسی

گرز مرصع
rod

مترادف ها

club (اسم)
انجمن، چماق، باشگاه، کانون، گرز، باتون، مجمع، خال گشنیز، خاج، عمود

ferule (اسم)
چوب خیزران، عصا، گرز، تنبیه با چوب، خط کش، خط کش پهن برای زدن بچه

mallet (اسم)
چوگان، گرز، چکش، پتک، چکش چوبی، کلوخ کوب

mace (اسم)
چماق، گرز، عمود، کوپال، گل جوز، پوست جوز، راف، گول زدنی

wand (اسم)
عصا، چوب میزانه، ترکه، گرز، چوب گمانه

maul (اسم)
چماق، گرز، تخماق، توپوز، چکش چوبی

quarterstaff (اسم)
چماق، گرز، واحد یموت

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی گرز فارسی هست به ترکی چماق هست به عربی اضرب , صولجان , مطرقة , نادی هست.
لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا
قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید
...
[مشاهده متن کامل]

زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

گرزگرزگرزگرز
منابع• https://archive.org/details/1_20221023_20221023_1515
چکیده
چکیده ٔ تو ز مغز یلان کنداعلام
حسام تو ز سر دشمنان دهد پیغام.
شمس دهستانی ( از انجمن آرا ) .
گرز= از وسایل جنگی که در گذشته استفاده می شد.
گرز:
دکتر کزازی در مورد واژه ی "گرز " می نویسد : ( ( گرز در پهلوی در ریخت ورز warz یا ورز wazr بکار می رفته است. پنداشته شده است که این واژه از وَجْرا ، در هندی باستان برآمده است . "وجرا" نام گرزی پرآوازه بوده است که ایندرا، خدای جنگ آور هندو، در نبرد با دیوان از آن بهره می جسته است . ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( به فرّ جهاندار بستش میان ؛
به گردن برآورد گرز گران. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 257. )

تپوز، دبوس
در زبان لری بختیاری به معنی
درز. شکاف
gerz
گُرز -
واژه ی ترکی آن می شود: دَگَنَگ ( دَگَنَک ) !