گردن به زبان سنگسری
گِری gery
گردن
عضوی از بدن که محور چرخش سر است.
گردن به معنی گرداندن، چرخش و چرخاندن، است
واژه گردن
معادل ابجد 274
تعداد حروف 4
تلفظ gardan
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: gartan، جمع: گردنان]
مختصات ( گَ دَ ) ( اِ. )
آواشناسی gardan
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی معین
نام تعدادی از اعضای بدن به انگلیسی:
head = سر
neck = گردن
shoulder = شانه
arm = بازو
chest = قفسه سینه
armpit = زیر بغل
nipple = نوک سینه
elbow = آرنج
... [مشاهده متن کامل]
forearm = ساعد
back = کمر
stomach = شکم، معده
navel / belly button / tummy button = ناف
waist = دور کمر
small of the/one's back = گودی کمر
hip = باسن، ناحیه کنار باسن
buttocks = باسن
❗️لطفا دو کلمه ی hip و buttocks را در گوگل سرچ کنید تا تفاوت بین این دو را با تصاویر بهتر متوجه شوید
leg = پا
groin = کشاله ران
thigh = ران
knee = زانو
shin = ساق پا
calf = نرمه ساق پا
heel = پاشنه پا
instep = روی پا
sole = کف پا
ankle = مچ پا، قوزک پا
arch of the foot = قوس پا، گودی کف پا
گردن
قدیمی ترها مل mol هم میگفتن
عنق. . . .
گریو و گریب و گرد و گریپ و جریب و گریوگ و گریوه نیز گفته میشده است
عضوی از بدن که باعث چرخش و حرکت سر به طرفین، بالا و پایین میشود پس گردن معنی چرخان می دهد
گردن:
دکتر کزازی در مورد واژه ی گردن می نویسد : ( ( گردن در پهلوی گرتن gartan بوده است.
واژه ی دیگر برای این اندام، در پهلوی، گریو grīw است. این واژه در ریخت گریب در " گریبان " مانده است و در ریخت پهلوی خود در " گریوه " که به معنی راه بلند و ناهموار و " گردنه " است در پهلوی گریوگ grīwag . ) )
... [مشاهده متن کامل]
<< گهرها، یک اندر دگر، ساختند ؛
ز هر گونه ، گردن برافراختند >>
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 190 )
عنق
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)