flow (اسم)
مد، جریان، گردش، باطلاق، بده، روانی، روند، رودخانه
progress (اسم)
پیشرفت، حرکت، جریان، پیش روی، ترقی، گردش، سفر، تکامل
operation (اسم)
عمل، گردش، اداره، ساخت، بهره برداری، گرداندن، عمل جراحی، عملکرد
movement (اسم)
حرکت، جنبش، گردش، وزن، نهضت، تکان، سیر، تغییر مکان، ژست، حرکت سریع
travel (اسم)
حرکت، جنبش، گردش، سفر، سیر، جهانگردی، مسافرت، سیاحت
period (اسم)
حد، کمال، نقطه، عصر، دوره، گردش، نوبت، ایست، فرجه، پایان، منتها درجه، روزگار، زمان، مرحله، مدت، وقت، طمی، موقع، مدتی، گاه، نتیجه غایی، قاعده زنان، جمله کامل، نقطه پایان جمله، دوران مربوط به دوره بخصوصی
airing (اسم)
گردش
circulation (اسم)
جریان، گردش، تیراژ، انتشار، رواج، دوران، دوران خون
turn (اسم)
تمایل، گردش، نوبت، استعداد، چرخ، پیچ و خم، قرقره، پیچ، چرخش، پیچ خوردگی، تغییر جهت، گشت ماشین تراش
excursion (اسم)
گردش، سیر، گشت، گردش بیرون شهر
twirl (اسم)
گردش، چرخش
paseo (اسم)
گردش، باغ ملی، تفریح، تفرج
revolution (اسم)
گردش، اشوب، دور، دوران، چرخش، شورش، انقلاب، دوران کامل، حرکت انقلابی، دور موتور، واگشت
promenade (اسم)
گردش، تفریح، تفرجگاه، سیر، گردشگاه، تفرج
race (اسم)
گردش، دور، تبار، طبقه، نژاد، دوران، طایفه، مسابقه، نسل، قوم
wrest (اسم)
گردش، پیچش، چرخش
canter (اسم)
گردش، چهار نعل، گامی شبیه چهارنعل، مزور
roll (اسم)
تمایل، گردش، صورت، توپ، لوله، نورد، فهرست، ثبت، غل، چرخش، طومار، فرد، غلتک، نان ساندویچی، چیز پیچیده
trip (اسم)
گردش، سفر، لغزش، سیاحت، سبک رفتن، لغزش خوردن
circuit (اسم)
جریان، دوره، گردش، دور، محیط، حوزه قضایی یک قاضی، اتحادیه، کنفرانس
circumvolution (اسم)
گردش، دورزنی، دورگردی، حرکت پیچاپیچ
itineracy (اسم)
گردش، در بدری، سیاری
itinerancy (اسم)
گردش، در بدری، سیاری
stroll (اسم)
گردش، پرسه زنی، قدم زنی
saunter (اسم)
گردش
gyration (اسم)
گردش، چرخش
hike (اسم)
گردش، پیاده روی
jaunt (اسم)
گردش، تفریح، مسافرت کوچک
meander (اسم)
گردش، دور، خم، پیچ، راه پر پیچ و خم، چم اب
nutation (اسم)
گردش، خمیدگی، رقص محوری، اشاره با سر