گرافیک

/gerAfik/

    graphic

مترادف ها

graph (اسم)
گراف، گرافیک، طرح خطی، نمایش هندسی، نقشه هندسی، هجای کلمه، اشکال مختلف یک حرف

graphic (صفت)
واضح، گرافیک، ترسیمی، نگاره ای، کشیده شده، نوشته شده، وابسته به فن نوشتن، مربوط به نقاشی یاترسیم

پیشنهاد کاربران

گرافیگ
گرافیک = نگاشتاری ، نگارشگری
گرافیست = نگاشتار ، نگارشگر
گرافیکی = نگاشتارانه ای ، نگارشگرانه ای ، نگاشتی ، نگارشی ، نگاشتنی ، نگاردنی
کرافیک:رنگک،
نوشتکی:گرافیکی.
پی نگار
نگاره سازی
نماسازی
🇮🇷 همتای پارسی: نگاریک 🇮🇷
یا نگاشتار
طراحی کردن:هنداختن
گرافیک :طراحی تجاری:هنداختاری سوداگری
مه گراف
رساندن مفهوم با تصویر
نخشیک
واژه پیشنهادی بنده:ویتوژ
نگاشتار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس