دیکشنری
مترجم
بپرس
گذرا
/gozarA/
evanescent
fugitive
impermanent
momentary
short-lived
temporal
temporary
transitory
passing
through
perishable
thorough
transient
transitional
دنبال کنید
مترادف ها
transient
(صفت)
تند، نا پایدار، کوتاه، زود گذر، فانی، گذرا، فراگذر
پیشنهاد کاربران
transient
passing
در حال عبور
مختصر
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها