گدار به گویش بختیاری یعنی محل کم عمق رودخانه که آب آن تنک هست جهت عبور افراد یا احشام از آب و اصطلاح بی گدار به آب زدن یعنی بدون فکر و اندیشه کاری را انجام دادن یا رفتار کردن بدون تعقل
در گویش کردی پهله ای به معنای حساب و کتاب و اندازه می باشد.
سنگ های بیرون زده از بستر رودخانه
گذاشتن / گزاشتن / گداختن سه ایخت ( فعل ) جداگانه میباشند که گاها به جای هم اشتباه گرفته می شوند. ریشه یابی آنها
گذارشتن = گذار
گزارشتن= گزار ( بر جای آورند )
گذشتن= گذر
گداختن= گدار
... [مشاهده متن کامل]
که در آن گداختن = گود اختن ( فعل ) است به چم اینکه کار بسیار انجام دادن
پس در گدار یعنی بسیار کار شده و بی گدار یعنی بدون اینکه کار چندانی انجام شده باشد
اختن که در اخته یا هیخته و برآهیختن دیده می شود به چم فعل یا کاری که انجام شده می باشد و در اخته کنایه از تغییر جنسیت و در برآهیختن = - بر آهیختن = برآمده = بیرون آمده یا به بر کشیدن ( بیرون بر کشیدن ) است پس ایختن یا هیختن = فعل
گدار یا گودار:گدارها که در منابع تاریخی و محاورات مردم مازندران با نام های متفاوتی همچون گدار Godar ، گودار Gudar، گجر Gojar، گسار Gosar، خی کش Xikes و برخی عناوین دیگر خوانده شده اند در محاورات درون قومی خود را چوله Cule می نامند.
... [مشاهده متن کامل]
این قوم تیره ای از خنیاگرانند که در مقاطع مختلفی از تاریخ همراه با آهنگران، بازیگران و نجاران از شبه قاره هند به سرزمین ایران کوچانده شده اند. گدارها امروزه به عنوان اقلیتی غیررسمی در فرهنگ، آداب و رسوم و زبان مازندرانی مستحیل شده اند. جمعیت آنان بالغ بر سی هزار نفر است که عمدتا در روستاها و محلات حد فاصل شهرستان بهشهر تا گرگان متمرکز می باشند. گدارها به دلیل پیشنه ای دیرپا و مهارت در خنیاگری تاثیر قاطع و قابل ملاحظه ای در فرهنگ موسیقی منطقه به جای گذارده اند. قوم گدار توانسته اند به تدریج و با گذشت زمان بخشی از نغمات، الحان و دانسته های موسیقی قوم خود را به استادی با موسیقی مازندران تلفیق نمایند، از همین رو امروزه بسیاری از مقامات و ریزمقامات مازندرانی در بخش سازی و هم در قسمت آوازی، در مناطق شرقی مازندران، دارای نوعی حالات و لهجة انحصاری است که از آنها به عنوان موسیقی گداری یاد می شود.
آنها به دلیل استعداد ویژة قومی و سابقه در زمینة موسیقی موفق شده اند با فراگیری استادانة برخی از سازهای ترکمنی و خراسانی برای مردم این منطقه بیان تازه ای بیابند. از طریق هنرمندان گدار نوع ویژه ای از موسیقی در مناطق شرق مازندران موجود است که از موسیقی روایی و خنیایی پرقدمت مازندران الهام گرفته است، که این موسیقی با عنوان �موسیقی شرقی� شناخته می شود.
سرآشیبی
محل کم خطر رودخانه یا هر جای دیگری
تنداب rapid: [اصطلاح کوهنوردی]بخشی از رودخانه که دارای شیب تند و ناگهانی است . رودخانه های زیرزمینی ( در غارها ) نیز ممکن است دارای تندآب باشد.
منبع https://sporton. ir
گدار : [اصطلاح کوهنوردی] کم عمق ترین جای رود محل مناسب برای عبور از آب ( با کفش و زاویه ۴۵ درجه ) استفاده از طناب در صورت جریان تند
منبع https://sporton. ir
در زبان لری بختیاری به معنی
محل عبور از رودخانه. گذار. محل گذر
godar
گدار. ( گُ ) معبر و گذرگاه در آب، پایاب، جای کم عمق رودخانه که می توان پهنای آن را بدون شنا کردن پیمود. ( منبع: فرهنگ فارسی معین ) رجوع شود به «گدار» در لغتنامۀ دهخدا.
پایاب. الف. ته آب. ب. بخش کم عمق آب. پ. گرداب. ت. راه و پله ای که از آن بتوان به ته چاه یا قنات رفت. ث. گذرگاه. ج. مقاومت و ایستادگی. چ. کنایه از: موقعیتی که خطر تقریباً رفع شده باشد. ح. گدار. ( منبع: فرهنگ فارسی معین )
... [مشاهده متن کامل] مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)