گاه = خانه =محل سکونت = منزلت= مقام
درگاه= درب خانه
بارگاه= برگاه=بر گاه= جلو خانه
بَر= جلو
پیش گاه= پیشِ خانه = پیشخانه= پیش خان
گاَه
حال
خود وازه گاه برابر گه و گاهی می باشد.
اما گاه می تواند پسوند هم باشد:
واژه گاه=جایی برای واژه
نمونه:
چراگاه:جایی برای چرا ( چمنزار )
قاه یا گاه
قاه در قاهر با انسجام مفهومی مشاهده میشه
مترادف قاهر: پیروز، چیره، غالب، فاتح، قهار، مستولی، مسلط، منصور، ناصر
متضاد قاهر: مقهور
گاه در همین ساختار مفهومی به تخت پادشاهی تبدیل شده
... [مشاهده متن کامل]
ز گنجه چون بسعادت نهاد روی براه
فلک سپرد بدو گنج و ملک و افسر و گاه.
رودکی
از این دیوزاده یکی شاه نو
نشانند با تاج بر گاه نو.
فردوسی.
و در ادامه به معنی محل و جای هرچیزی با پسوند تبدیل شده . .
فصل، موسم، وقت، زود، تخت، سریر، کرسی، جا، مقام، مکان، آواز، آهنگ
پسوند نام مانند چراگاه آزمایشگاه پالایشگاه کشتارگاه دانشگاه خردایشگاه زایشگاه آموزشگاه آسایشگاه
نشست از بر گاه جادو پرست و نه چادر پرست -
وزان جادوان کاندر ایوان بدند
همه نامور نره دیوان بدند
سرانشان به گرز گران کرد پست
نشست از برگاه جادوپرست
بابا کشتی ما رو با آکمک ترکی
آخه ریشه تراشی میخای کنی از چندتا کلمه چرت دیگه کمک بگیر نمیشه که تمام زبان فارسی از ریشه آکمک ترکی بشه شل مغز
( گاه ) به چمِ ( جا ، مکان ) و ( پسوند مکانی ) ، در زبان اوستایی به دیسه یِ ( گاتو ) بوده است؛ چنانکه در رویه 5 از Avestan Architecture: A Descriptive Etymological Lexicon آمده است:
گاه
گاه یک واژه کهن وز دوره شاه جمشید پیغمبر میباشد.
ما دو زبان داریم.
۱: زبان سوری و یا خورشید پرستی.
۲: زبان جمشیدی ( پارس/پارسی ) .
زبان سوری iPhone 4
زبان جمشید ( پارس ) iPhone 5
... [مشاهده متن کامل]
گاه یک واژه جمشیدی و یا پارسی است.
زبان پارسی سره و یا پارسی کهن از دو سو خوانده میشود.
گاه 🔄 آگ
آگ = آتش 🔥
گاه = آتش 🔥
گاه = مواد سوخت زندگی.
گاه = تکت سفر زندگی.
گاه، وقت، Time = 🔥
آدمی پا بند گاه نیست و گاه وجود ندارد.
گاه از شور خوردن ما زایش دیده و پیدا میشود.
ما گاه را پیدا میکنیم.
ما جاودانه هستیم و جاودانگی به گاه نیاز ندارد و در جاودانگی گاه به کار نمی آید.
گاه = آتش
آتش = شور آدمی و زندجانان.
شور = شه، ور
شه = خوب
ور = در، دروازه
شور = دروازه خوبی.
از شور یک زندجان بلیون چیز دیگر زایش میکند.
از همین شور است که هستی بیشتر از سرعت نور در حال گسترش است و میباشد.
گاه = آتش
آتش = شور
شور = زنده، زندگی.
گاه به دست می آید.
گاه همین شور ما است و شور خوردن ما به دست خود ما است.
دستگاه = دست و گاه
دستگاه = TimeMachine
آتش افروختن در دست ما است.
شور خوردن ما در دست خود ما است.
گاه هم در دست ما است.
دستگاه
گاه = 🔥
گاه گاهی یعنی نیم از وقت که تعین نشده باشد
انجام آن تعین دقیق تاریخ یا روز ویا هم ساعت نشده باشد
یعنی وقت بی وقت
یعنی شب یا روز
یعنی پیش از چاشت یا بعد از چاشت
یعنی صبح یا شام
معلوم نیست یا تعین نشده زمان معینه را گویند
سلام درپاسخ به کاربری که با دومینو خیالی والگوریتمی که اجنه از فهم آن انگشت بر دهان میمانند واژه پارسی گاه را به آکماک نسبت میدهد. بایدپرسیدچرااین قصه را وارونه نمی انگارد؟ ویاچرا به تصحیح واژه نامه دهخدا
... [مشاهده متن کامل] ومعین نمیپردازد؟ اینهاکه استعدادهویت جویانه ای درتشریح خوابهای آشفته دارند، مییاست بیشترموردمراقبت قرار گیرند!! 😃
گاه: در پهلوی گاس gās بوده است.
( ( چو خورشید بر گاه بنمود تاج
زمین شد به کردار تابنده عاج ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 223. )
گاه در مصر بود، گاه در استانبول و. . .
گاه: بعضی اوقات
گاه در لحظه های تنهایی لحظه های هراس وبیم وامید
پسوند نام مانند چراگاه آزمایشگاه پالایشگاه کشتارگاه دانشگاه خردایشگاه زایشگاه آموزشگاه آسایشگاه
تخت - اریکه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)