گار


    railway station

پیشنهاد کاربران

ایستگاه راه آهن
گار از گردیدن می اید و چرخیدن و چرخش
یعنی حرکتی که مسیری طی می شود وبه جای اول بر میگرد . مثل روزگار =روز تکرار می شود یعنی گردیدن روز یعنی رو زشدن دوباره روز شدن
مثل گاری
ونیز معنی عوض شدن
یکی دیگر از معنی های /گار/ بزرگ می باشد
درود بر گردانندگان آبادیس.
گرامیان در فرانمون گار و بازگویی نمونه ها، در چگامه حضرت عشق، سعدی یگانه نادرستی نوشتاری رخ داده است که جادارد درست فرمایید یک دیگر را به یک دگر:
دف و چنگ با یک دگر سازگار
...
[مشاهده متن کامل]

درست است که یک دیگر نوشته شده است.
نیز یادآوری این که در نوشتن پارسی هیچ دو واژه ای، ویژه پیشوند، را به یک دیگر چسباندن درست نیست.
نمونه ب نام خدا یا به نام خدا درست
و
بنام خدا نادرست است.
سپاس بی کران

گار در زبان محلی شهر اژیه ( واقع در شرق اصفهان ) به جایی که آب جمع میشود و تبدیل به مرداب می گردد اطلاق می شود .
مردابی در این شهر به نام گارتیران وجود دارد .
گار در زبان مغولی به معنی دست هست
قیر در زبان ملکی گالی بشکرد
روزگار
پرهیز گار
یاد گار
اموزگار
سازگار
پروردگار
ماندگار
خواستگار
رستگار
اندیشه گار
استادگار
💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕
دانش اموزان
موفق باشید
💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕
سر بلندو
پیروز باشید
💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕
اموزگار
کردگار
پروردگار
روزگار
پرهیزگار
سازگار
خواستگار
ماندگار
رستگار
زنگار
ساز گار=سازگار

پروردگار :آفریننده ی جهان هستی
خواستگار - روز گار - ساز گار ماندگار
آموزگار ، کسی که به بچه ها درس آموزش میدهد
لطفامعنی واژه ها ی ساخته شده را بنویسید

از کلمات آموزنده تر و رسمی تر استفاده شود باتشکر از شما دوستان عزیزو زحمت کش ممنون خدانگهدار
در زبانی تبهکارانه به یاد بد بودن و توصیف کننده حس یا جسمی مدفوعی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس