وابسته به قضیب، وابسته به الت رجولیت، کیری، وابسته به الت ذکور، وابسته به پرستش الت مردی
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
کیری یک ناسزای مردسالارانه است. از نگاه مردسالار کس چیزی دلخواه است و کیر چیزی ناخواستنی. اگر زنها قرار بود واژه ای با معنای مشابه درست کنند میگفتند کسی
کیر : آلت
کیری : آلتی
آلتی : چیزی که بسیار داغان و به درد نخور باشه مثل اخلاق بد که بعضی ها به این اشخاص میگن اخلاق کیری . . .
کیری : آلتی
آلتی : چیزی که بسیار داغان و به درد نخور باشه مثل اخلاق بد که بعضی ها به این اشخاص میگن اخلاق کیری . . .
انسان ها غالبا اخلاق کیری دارن. یک نمونش صلاحی های
کس بی پدر مادر
کس بی پدر مادر
کیری یعنی اعصاب خورد کن و منزجر کننده
بسته به واژه های همراه مفاهیم متفاوتی را ارائه میدهد.
کیری مقام: شخص پست و بی ارزش
کیری فیس: شخص زشت و بد ریخت
اعصاب کیری: عصبانی و اعصاب خورد
غذای کیری: غذای بدمزه - مزخرف
فلانی کیریه: فلان شخص آدم مزخرفیه ازش بدم میاد
... [مشاهده متن کامل]
داداش کیری دوست دارم!: خیلی دوست دارم
این کارت خیلی کیری بود: کار بدی بود و نباید انجامش میدادی.
تیم فوتبال کیری: تیم فوتبال ضعیف
همانطور که مشاهده میکنید بیشتر در معانی منفی بکار میرود ولی در مواردی معنی مثبت هم دارد.
کیری مقام: شخص پست و بی ارزش
کیری فیس: شخص زشت و بد ریخت
اعصاب کیری: عصبانی و اعصاب خورد
غذای کیری: غذای بدمزه - مزخرف
فلانی کیریه: فلان شخص آدم مزخرفیه ازش بدم میاد
... [مشاهده متن کامل]
داداش کیری دوست دارم!: خیلی دوست دارم
این کارت خیلی کیری بود: کار بدی بود و نباید انجامش میدادی.
تیم فوتبال کیری: تیم فوتبال ضعیف
همانطور که مشاهده میکنید بیشتر در معانی منفی بکار میرود ولی در مواردی معنی مثبت هم دارد.
[اصطلاح مستهجن کنایه از] کم کیفیت، بسیار آزاردهنده، رومخی، به دردنخور، اعصاب خُردکن، شدیداً بَد، ناخوشایند، هَردَمبیل، بی در و پیکر، بی قاعده، بی نظم، درهم بر هم، هرکه هرکه، بی سر و سامان، خر تو خر، بی حساب و کتاب، بلبشو، قاطی پاطی، قاراشمیش،
چیزهای بسیار آزاردهنده، منزجر کننده و اعصاب خوردکن
دوستان گفتن به معنای خیلی بد. این درسته ولی این به نظرم دقیق نیست. بیشتر به معنای یک چیز آزار دهنده و منزجر کننده و به اصطلاح روی مخ به کار میره. معنای خیلی بد و کیفیت پایین و بدردنخور و آشغال بیشتر برای واژه ''تخمی'' یا ''bollecks'' به کار میره
بسیاربد، در حد فاجعه
کیری:[اصطلاح عامیانه] ابراز حالتی ناخوشایند، کم کیفیت، و یا فضاحت آمیز به واسطه این واژه.
چیزی که مورد پسند شخص نباشد.
گاهی معنای خوب و گاهی معنای بد داره !
گاهی میگیم: داداش این اخلاق رفیقت خیلی کیریه اعصاب مارو هم کیری کرد. .
یا : امروز خیلی مدرسه یا دانشگاه کیری بود معلم کیر زد تو حالمون
در معنای خوب برای تایید خفن بودنه چیزیه
... [مشاهده متن کامل]
مثلا : یه آهنگ پیدا کردم کیری خوبه
اینجا کیری همون خیلی هستش که ما میگیم کیری
یا : امروز سر کار کلی کیری بازی درآوردیم خیلی خندیدیم. . اینجا کیری بازی یعنی کصکلک که همون شیطونی تلقی میشه هست
ممنون که مطالب کیری منو خوندید دوستان
البته این به معنای خوبه lol
گاهی میگیم: داداش این اخلاق رفیقت خیلی کیریه اعصاب مارو هم کیری کرد. .
یا : امروز خیلی مدرسه یا دانشگاه کیری بود معلم کیر زد تو حالمون
در معنای خوب برای تایید خفن بودنه چیزیه
... [مشاهده متن کامل]
مثلا : یه آهنگ پیدا کردم کیری خوبه
اینجا کیری همون خیلی هستش که ما میگیم کیری
یا : امروز سر کار کلی کیری بازی درآوردیم خیلی خندیدیم. . اینجا کیری بازی یعنی کصکلک که همون شیطونی تلقی میشه هست
ممنون که مطالب کیری منو خوندید دوستان
البته این به معنای خوبه lol
خیلی این کار کیری اِس و تخمی =این کار بسیار بد و کسل کننده است.
کیری یه کلمه عامیانه ( و همینطور بی ادبانه ) هست که به معنی یه چیز بد هست ، بعنوان مثال : عجب هوای امروز کیری بود - چقدر این غذا کیری بود خدا لعنت کنه این رستوران رو - ببین داش اگر میخوای جنس کیری بهم بفروشی من خریدار نیستم
این کلمه در فارسی باستان با عنوان کئیری پک به معنای تنور وجود داشته که هم اکنون ساکنان حومه اصفهان از جمله خورزوق و گز که دارای گویشی با اصالت اوستایی هستند ازکلمه کیری بجای تنور استفاده می کنند
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)