garden - bower
کومه ؛ مفهوم این کلیدواژه در چهار حالت از مفهوم کلماتی از قبیل؛ ( کُم کیم کام کوم ) قابل تحلیل می شود.
کُم ؛ مکانی با فضای ایزوله شده
کیم ؛ مکانی با فضای کم و کوچک
کام ؛ مکانی با فضای محدود ولی زیاد یا با قابلیت زیاد شدن
... [مشاهده متن کامل]
کوم ؛ مکانی با قابلیت وجود جریان رفت و آمد در آن یا ورودی و خروجی
در یک تعریف خلاصه ؛ ( مکانی جهت انجام یک کار مشترک و گروهی )
جهت درک بهتر مطلب فوق رجوع شود به توضیح کلیدواژه هایی از قبیل کمباین کمیته کمپوت شکم
کومه کلمه ای تورکی است و عبارت از چندین نی بلند که در زمین چال کرده و انتهای انها را به هم نزدیک می کنند و بر روی ان نمد می اندازند ریشه ان هم از فعل گوممق به معنی چال کردن گرفته شده است گوم بن فعل بوده
... [مشاهده متن کامل] وقتی پسوند ه بدان اضافه می شود به صورت گومه و به معنی چال شده در امده که به مرور گ به ک که به هم نزدیکند تبدیل شده و به صورت کومه وارد فارسی شده است لغتنامه شاهمرسی
کتام. [ ک َ ] ( اِ ) تالار باشد و آن عمارتی است که از چوب و تخته سازند. ( برهان ) . تالاری که از چوب و تخته سازند و آن را در تبرستان ناپار گویند. ( آنندراج ) . تالار را گویند. ( فرهنگ جهانگیری ) . اطاقکی
... [مشاهده متن کامل] که در جالیزها و مزارع از تخته و شاخه درختان و حصیر سازند و آن جایگاه نگهبان مزرعه و جالیز است. ( فرهنگ فارسی معین ) . کُتام ( در لهجه مردم گیلان ) .
در لهجه هزارگی به معنی گونه است
hut
کومه علاوه بر کپر و سایر معانی، به معنی انبار هم هست، در عربی میگن کومة التبن یعنی انبار کاه
پشته، توده، آشیان، آلاچیق، آلونک، عریش، کپر، کلبه، لانه
کومه کلمه ی فارسیست که با home در انگلیسی و خیمه و خانه همریشه است.
کومه: [ اصطلاح شکار ] پناهگاهی برای شکارچی
در زبان ترکی: "کومالاماک" به معنی، انباشتن،
انباشته کردن چیز ها به روی هم "معنی می دهد. " کوما" هم به توده و انباشته شده گفته می شود.
همه کومه هاشان به تاراج داد / سپه را همه بدره و تاج داد 6/ 509 فردوسی خالقی مطلق
الونک
نام قدیم شهر کمه. جنوبی ترین شهر استان اصفهان
اتاقکی چوبی است که شکارچیان مرغابی در مناطق مردابی شرق گیلان میسازند. پایه های این اتاقک در آب قرار دارد و اطراف آنرا با شاخه درخت می پوشانند. داخل آن حداکثر گنجایش شش نفر را دارد. و سقف آن بسیار کوتاه است.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)