پریشان کردن، فرو نشاندن، کوفتن، ظلم کردن بر، ستم کردن، ذلیل کردن، ستم کردن بر، تعدی کردن، در مضیقه قرار دادن
پیشنهاد کاربران
ضغط
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
واژه کوفتن معادل ابجد 556 تعداد حروف 5 تلفظ [kuftan] ترکیب ( مصدر متعدی ) [پهلوی: kūftan] مختصات ( تَ ) ( مص م . ) منبع لغت نامه دهخدا فرهنگ فارسی عمید فرهنگ فارسی معین فرهنگ فارسی هوشیار واژگان مترادف و متضاد