کنش

/konaS/

    act
    action
    deed
    function
    operation
    practice
    doing
    digging

فارسی به انگلیسی

کنش پذیر
feasible, passive

کنش پذیرا
operable

کنش گرایی
activism

کنش نامه
recipe

کنش و واکنش
interaction

کنش و واکنش سیاسی
dmarche

کنش واکنش
reaction

کنش واکنش کردن
react

کنش واکنشی در فعل و انفعال شیمیایی
reactant

کنش ور
astir, operative, active

کنش ور شدن
wake
operate, stir

کنش وری
activity

کنش کاو
rabbet

کنش کردن
function

کنش یار
catalyst

کنش یاری
catalysis

مترادف ها

act (اسم)
رساله، عمل، فعل، کنش، کار، سند، کردار، حقیقت، فرمان قانون، تصویب نامه، اعلامیه، پرده نمایش، امر مسلم

action (اسم)
گزارش، عمل، فعل، کنش، کار، کردار، جدیت، اقدام، بازی، حرکت، رفتار، نبرد، جنبش، تاثیر، تعقیب، اشاره، وضع، پیکار، طرز عمل، تمرین، سهم، سهام شرکت، جریان حقوقی، اقامهء دعوا، اشغال نیروهای جنگی، اثر جنگ، جریان

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

کنشکنشکنشکنشکنش
کنش انجام کاری و واکنش رخداد را گویند
از این نظرها و ارائه ی واژه های بی مورد پرهیز کنید، کنش هرگز و ابدا این چیزهایی که گفتید نیست، یا لااقل تعریف و کاربردش این نیست؛ من هم بیشتر از این ادامه نمی دم و شماها را آگاه نمی کنم تا به وقتش، فقط بروید مطالعه کنید.
لطفا از این نظرهای و ارائه ی واژه های بی نورد پرهیز کنید، کنش هرگز و ابدا این چیزهایی که گفتید نیست، یا لااقل تعریف و کاربردش این نیست؛ من هم بیشتر از این ادامه نمی دم و شماها را آگاه نمی کنم تا به وقتش، فقط بروید مطالعه کنید.
مقابل واکنش کنش است یعنی عمل ، علت ، آغاز
رفتار ابتدایی و آغازین
کنش=کردار و رفتار وگفتار نیک و نیکو خوب و پسنددیده که باز در مقابل یک رفتار ناپسند و نا خوش آیند واکنش دارد مانند آفند و پدافند تک و پاتک یا به عربی که متاسفانه مجالس و پادشاه پارسی دوست تمام دروس کتاب
...
[مشاهده متن کامل]
را با عربی که مقصر رئیس فرهنگستان ما هم بود که در درس فیزیک بجای کنش و واکنش عمل و عکس العمل فیزیکی را تشریح کرده بودند و لذا خبرنگاران کم سواد ما هم به کنش های دوستانه با تیتر درشت واکنش می نویسند شکر خدا که کشورهای دوست ما فارسی نمیدانند و کسی هم متوجه نمیشود

فعل ، عمل، کار، کردار، کنش، اثر، شغل
و ایران باستان ساتو sato
اوستایی: ثاتو
بجای مصدر