کنار امدن


    compromise
    to come to terms

پیشنهاد کاربران

معنی اصطلاح - > کج دار و مریز / کج دارومریز کردن
[ برای انجام کاری / کنار آمدن با کسی ] با احتیاط و مدارا رفتار کردن
مثال:
- بچه ها در سن بلوغ حالت های عجیبی پیدا می کنن، باید باهاشون کج دارومریز کرد تا این دوره بگذره.
Get away with
پذیرش ، انطباق ، سازگاری
cope with
Get Along
You should get along with his friend
سازگاری، همزیستی