طرف، کمک، پیمان، دست، دسته، شرکت، خط، پنجه، پهلو، عقربه، دست خط، دخالت، یک وجب
adjoint(اسم)
هم دست، کمک، یار، دستیار، معاون استاد
aid(اسم)
هم دست، کمک، یاری، یاور، حمایت، مساعدت، مددکار، معونت
ancillary(صفت)
فرعی، تابع، کمک، کمکی، مربوط به کلفت
پیشنهاد کاربران
کمک=کم ک. کُم:ایستادن. کُم ک:اندکی ایستادن= درکاری همکاری و یاری نمودن. گِرِ نیکی زدن#گیردادن به دیگران.
کَمَک یک پرنده افسانه ای ایرانی
کمک نوعی از شیرینی است که در لغت نامه دهخدا اشاره شده است.
منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود. ... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴ • تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴ • حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است ) • فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵ • غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶ • فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
کمک کلمه ای تورکی است که از دو جزو کوم به معنی دسته و گرروه و پسوند اک درست شده که به معنی با گروه و با جمع می باشد و معنی هم کاری و یاری را می رساند و به همین شکل و معنی وارد فارسی شده است در لغتنامه های دهخدا شاهمرسی و معین هم تورکی گفته شده است
♦️ریشه نامِ روستای "کَمک" در چهاردولی دو روستا بنام کَمَک، درمنطقه چهاردولی از توابع اسدآباد همدان وجود دارد به احتمال زیاد نام این روستاها برگرفته از نامِ مرغ افسانه ای ( کَمَک ) در کتاب تفسیراوستا ( بندهشن یا بندهش ) آمده است ... [مشاهده متن کامل]
در اساطیر آمده است که این مرغ باعث قحطی و خشکسالی می شده گرشاسپ یکی از مشهورترین پهلوانان ایرانی است که بخش های از ادبیات اسطوره ای و حماسی ایران در وصف اوست وی ۷ شبانه به طرف این مرغ تیراندازی می کند تا وی را از پای در می آورد و دوبار زمین شاهد بارش باران می شود" اثریته ( اثرط ) � پدرِ گرشاسب از خاندان سام نریمان بود گرشاسب� از یاران منجی آخرالزمان است نبرد گرشاسب با مرغ کَمَک را از تعلیقات کتاب پهلوی مینوخرد که تّوسط دکتر احمد تفضّلی تدوین گردیده، بیان می کنیم: " مرغ کَمَک: وصف این مرغ از زبان گرشاسب در صد در بُندهش وبا اختلافاتی جزئی در روایات داراب هرمزدیار، چنین آمده است: ". . . چون مرغ کمک پدید آمد و پَر به سر همهً جهانیان بازداشت ( باز کرد ) و جهان تاریک کرد و از باران ( بارانی ) � که می بارید همه بر پشت او ( مرغ ) � می بارید وبه دم همه باز به دریا میریخت ( یعنی از پشت مرغ به دُم مرغ و از آنجا به دریا می ریخت ) � و نمی گذاشت که قطره ای در جهان باریدی ( ببارد ) ، همهً جهان از قحط و نیاز خراب شد و مردم و چارپای ( چهارپایان ) مانند اینکه مرغ گندم چیند، ( مرغ همه محصولات را می خورد بخصوص گندم ) � او می خورد و هیچ کس تدبیر آن نمیتوانست کردن ومن ( گرشاسب ) � تیر و کمان برگرفتم و هفت شبانه روز مانند آنچه ( آنچنان که ) باران بارد تیر می انداختم و به هردو بال او میزدم تا بالهای او چنان سست شد که به زیر افتاد و بسیار خلایق در زیر گرفت و هلاک کرد ( روی خلایق افتاد ) وبه گرز، من منقار وی خُرد کردم. اما مشخص است چنین مرغی وجود نداشته و تمثیلی از جادوی اهریمن است که باعث خشکسالی شده است رضاضحاکی راحت، دبیر و مدرس تاریخ و ادبیات بهمن ۱۳۹۵
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی کمک از ریشه ی واژه ی کام فارسی هست
کَمَک یا کَمَک مُرغ، در اساطیر ایران و آئین زرتشت، نام پرنده ای غول پیکر و جادو اهریمنی است، که موجب تاریک شدن و بی باران ماندن زمین و خشک سالی و تباهی و ویرانی در آن می شود. این پرندهٔ عظیم الجُثّه، بدن خویش را در برابر نور و در برابر بارانی که از آسمان می بارید قرار می داد تا باران بر پشت او بریزد و هرگز به زمین نرسد. این پرندهٔ شوم، سرانجام با رشادت گرشاسب و هفت شبانه روز تیر افکندن وی به سوی او، نابود می شود و بر زمین می افتد. ... [مشاهده متن کامل]
داستان اسطورهٔ کَمَک، شباهتی عجیب با برخی افسانه های اساطیری چین باستان دارد و از جمله اسطورهٔ ده خورشید و نبرد یی، کماندار بزرگ آسمانی با نُه خورشید و نابودی این نُه تا به نفع بقای یک خورشید را در اسطوره های چینی یادآوری می کند. البته باید گفت که گرچه در برخی روایات کهن ایرانی و زرتشتی به اسطورهٔ کَمَک اشاره شده است، امّا در آثار دیگر زرتشتی و از جمله در بندهش فرنبغ دادگی، نشانی از این مرغ افسانه ای ( کَمَک ) نیست و این عده ای را بر آن داشته که این روایت را شکل تحریف گونه ای از روایات باستانی چین بدانند. در کتاب فارسی صد در بندهش، و در روایت داراب هرمزدیار ( ۱/۶۴ ) دربارهٔ کَمَک چنین روایت شده که با زاده شدن او، زمین بی باران و بدون فروغ می ماند و رودها می خشکند. بر مبنای این روایت، کَمَک مردم و حیوانات را می بلعد و همه جا ویرانی و تباهی پدید می آورد. ویرانی و تباهی پدیدآمده توسط کَمَک، تداوم دارد تا زمانی که سرانجام گرشاسب او را نابود می کند و آبادانی و فراوانی را به زمین باز می گرداند. در این روایت گرشاسب، خطاب به اورمزد می گوید: «ای دادار اورمزد! مرا بیامرز و روان من را در بهشت جایگاه بخش، که چون کَمَک مُرغ پدید آمد، پر بر سر همهٔ جهانیان بازداشت و جهان تاریک کرد و هر باران که می بارید، بر پشت او می بارید و به دُم به دریا می ریخت و نمی گذاشت قطره ای در جهان ببارد. بدینسان همهٔ جهان از قحط و نیاز تباه شد. مُرغ گندم چیند، او ( =کَمَک ) ، می خورد و هیچکس تدبیر او، نتوانستی کردن. سرانجام، من ( =گرشاسپ ) ، تیر و کمان برگرفتم و هفت شبان روز، چونان که باران بارد، تیر می انداختم و بر دو بال او می زدم، تا بال او سست شد و به زیر افتاد. ، بسیاری از مردمان را در زیر گرفت و هلاک کرد. من به گرز، منقار وی خُرد کردم، که اگر من آن نکردی، او عالم را خراب کردی و هیچکس بنماندی.
کمک: همتای پارسی این واژه ی ترکی مغولی، این است: اودا udā ( پارتی: udāy )
کمک یاردیم یاراماک یار همشون ترکین کمک شاید ظاهرش فارسی باشه ولی اینجوری نیست نیازی نیست شما سایت فرهنگستان ترکیه بیارید بگید نوشته فارسی میدونم اینجوری نوشته اما کمک k�mək درواقع مصدره . در واقع انگار یکی تو اتش افتاده و هیزم هم داره میسوزه هیزم میشه k�m�r در حقیقت هر دو این ها یک ریشه دارن ... [مشاهده متن کامل]
کمک واژه ای فارسی است و از واژه �کامک� فارسی میانه گرفته شده است و به مفهوم یاری رساندن است . ترکها واژه ای بدین معنا ندارند و از واژه های : 1 - یاردیم :برگرفته از یاری فارسی حتی فعل �یاراماک� یعنی مفید از یاری فارسی گرفته شده . ... [مشاهده متن کامل]
2 - دستک :از واژه دست فارسی گرفته شده به معنای تشویق و حمایت 3 - امداد : واژه ای عربی به معنای یاری رساندن 4 - در همه واژه نامه های عثمانی واژه کمک که در ترکی وجود دارد به مفهوم قویماق ( گذاشتن ) آمده است و ارتباطی به کمک فارسی ندارد .
Donation
در زبان انگلیسی کلمه please وجود دارد که به معنای خواهش و تمنا است، همچنین pleasure وجود دارد به معنای لذت و کامجویی. درواقع pleasure یعنی خواهش و تمنایی که ذات انسان برای لذت ها دارد. اگر کمک ( کامک ) را برابر این واژه انگلیسی قرار دهیم و معنای ( خواهش و تمنا کردن از دیگری، برای همیاری کردن در انجام یک کار ) را برای آن در نظر بگیریم، درستی سخن دوستان درباره کامک بیشتر روشن می شود. ... [مشاهده متن کامل]
واژه کمک واژه که خیلی خیلی پارسی ریشه پهلوی دارد این واژه از واژه کم از واژه کم که در پهلوی هم کم خوانده می شود ساخته شده است واژه کم معادل ابجد 60 تعداد حروف 2 تلفظ [kam] نقش دستوری قید ... [مشاهده متن کامل]
ترکیب ( صفت ) [پهلوی: kam، مقابلِ بسیار] مختصات ( کَ ) [ په . ] آواشناسی kam الگوی تکیه S شمارگان هجا 1 منبع واژگان مترادف و متضاد فرهنگ بزرگ سخن فرهنگ لغت معین یکی دوستان گفت که واژه کام ساخته شده است لغت نامه دهخدا بغضی از واژگان پارسی روبه اشتباه چون بعضی از منابع ها نداشته به بیگانگان ربط داده ولی دکتر کزازی در مورد واژه ی " کام" می نویسد : ( ( کام به معنی خواست و آرزو در پهلوی نیز کام kām بوده است و بُن ِاکنون از فعل کامستن kamistan . ) ) ( ( خور و خواب و آرام جوید همی، وز آن زندگی کام جوید همی . ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 195 ) در جایی دیگر می نویسد : ( ( در جهان بینی ودایی ، کاما نام بَغی است که پاسدار پیوند در میانه ی زن و مرد و نرینه و مادینه است . ) ) ( همان ، جلد اول ، ص 286. ) ای کاشک بعضی دوستان دست تر تحقیق کنند حرف زدند البته پان ترکیسم ها فرق دارد چون این جماعت آدم های غیر منطقی هستند لطفا این انتشار بدهید
فرهنگ دهخدا در ریشه یابی برخی واژگان اشتباه دارد، مانند کمک و دوقلو. به دید من، برخی از شاگردان ایشان که مسئول جمع آوری و ریشه یابی واژگان بودند، خواسته یا ناخواسته شیطنت کرده اند. کمک و یاری واژه های پارسی هستند. کمک از ریشه کام است ک = کامک. ولی اکنون کمک واگویش می شود. ... [مشاهده متن کامل]
کامه—کامک—کمک آن دسته که نادانسته می گویند ترکی - مغولی است، باید بروند در دشت های آلتای ببینند می توانند ریشه یابی کنند یا خیر.
واژه کمک کاملا پارسی است چون در ترکی می شود یالدیم این یعنی کمک خیلی خیلی پارسی است.
در زبانِ اوستاییِ کهن، واژه یِ " اَوَر : avar" به چمِ " یاری، کمک" بوده است. ترگویه ( ترجمه ) یِ واژه یِ اوستاییِ " اَوَر" در زبانِ پهلوی " کامَک: kamak " و " اَیاواریه: ayavarih "بوده است. این به روشنی نشان می دهد که واژه یِ " کُمک" برآمده از " کامَک" در زبانِ پهلوی است و واژه یِ "یاوری" نیز برآمده از واژه یِ " اَیاواریه" در پهلوی و " اَوَر" در اوستایی است. ... [مشاهده متن کامل]
واژه یِ " کامَک" در زبانِ پهلوی از " کام" و پسوندِ " َ ک" ساخته شده است. پرسش 1: آیا در زبانِ تُرکی پسوندِ " َ ک" وجود دارد؟ به روشنی نَخیر. پرسش 2: آیا واژه یِ " کامَک/کُمک" در زبانِ ترکی تواناییِ فروکاهش به تکواژها را دارد؟ به روشنی نَخیر؛ چراکه در زبانِ تُرکی نَه واژه یِ " کام" وجود دارد و نَه پسوندِ " َ ک ". . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . پَسگَشت: در بخشهایِ 176 و 178 از نبیگِ "فرهنگنامه زبانِ ایرانیِ کهن" نوشته یِ کریستین بارتولومه آمده است:
کمک= یاری 还=کمک Miuy=کمک 是个傻=یاری
کمک پارسی باستان : کامه پارسی پهلوی : کامک پارسی نو: کمک واژه ای با تبار ایرانی است به چم کامیابی و کامجویی و از واژه هایی است که در ترکی وام گرفته شده و واژه comosیونانی به چم خوشی و comedy به چم لذت بردن از این ریشه گرفته شده است ... [مشاهده متن کامل]
در جواب اینکه گفته میشود ریشه این کلمه ترکی است باید گفت زمانی که هیچ کس نبوده است ما و پدران ما بوده است و ترکان چینی و تورانیان کجا بوده اند ؟
ترکی در قزاقی ازبکی و باشقیری و زبان یاکوتی هم استفاده میشود منبع :Doerfer, Gerhard ( 1967 ) T�rkische und mongolische Elemente im Neupersischen [Turkic and Mongolian Elements in New Persian] ( Akademie ... [مشاهده متن کامل]
der Wissenschaften und der Literatur: Ver�ffentlichungen der Orientalischen Kommission ) [1] ( in German ) , volume 3, Wiesbaden: Franz Steiner Verlag, pages 606–607
یاری یا ایّاری با واژگان aid انگلیسی یا aiutare ایتالیایی یا ayudare اسپانیایی و aidier فرانسوی از یک ریشه است aid /eɪd / –�ORIGIN ME: from OFr. aide ( n. ) , aidier ( v. ) , based on L. adjuvare, from ad - ‘towards’ juvare ‘to help’. ... [مشاهده متن کامل]
نزدیکی juvare به معنی کمک کردن با در نظر گرفتن تلفظ به شکل " یوواره" به شکل " یاور " در فارسی قابل توجه است . ارتباط نزدیک بین adjuvare با در نظر گرفتن امکان گذار تلفظ " آدیُواره " یا " آدجُواره " به " آییواره " یا خلاصه تر آن " آییاره " و یا بالعکس با معادل فارسی آن " اَییاری" قابل توجه است .
کمک واژه ای پارسی است اگر ترکی بود تمام زبانهای ترکی از اون استفاده میکردند ترکی یه زبان آلتایی هست و از اون زبونها باید ریشه یابی کنه
دستگیری و یاری مترادف فارسی هستن دستگیری به معنای کمک در تاجیکستانهنوز رایج هست
منم هم نگر با آقای ( ع ) ، هستم، ، نخستین باره که ایشون راست میفرمایند. این بار دمش گرم😂👏🏼
یکی از اندک باره هایی که جناب ع درست میگه. کمک ترکیه و فارسی نیست. برابر فارسی کمک میشه یاری کمک کردن: یاری رساندن
Help
ریشه ی واژه ی کمک✅ همانطور که باید بدانید این کلمه را دهخدا نه تنها فارسی ندانسته بلکه ترکی دانسته هیچ ریشه ای در فارسی و حتی زبان های نسبتی که مانند اوستایی و سانسکریت میدهند هم نمیتواند کمکشان کند. ... [مشاهده متن کامل]
اما ریشه این واژه در عین حال خیلی جالب است. k�mək تفسیر اول :💢 در ترکی k�m به معنی توده و پیله یا در کل به معنی چیزی که یکجا جمع شده است k�m ək در اینجا در حالت پسوند وسیله و یا حالت است مانند قازماق - بارماق. . . که اگر بخواهیم آن را تفسیر کنیم بدین حالت دست می آوریم : حالت همکاری ( جمع شدگی ) منه کمک ادین : با من همکاری کنید تا بتوانم کارم را درست انجام دهم میتواند تا حدودی صحیح باشد✅ تفسیر دوم :💢 در تفسیر دوم میتوان این کلمه را از ریشه ی k�y به معنی صدا دانست k�y�mək: حالت فرار کردن حیوانات با صدا hay k�y : سر و صدا این واژه در اورخون به صورت k� آمده و واژه ی خیلی قدیمی است k� ( yu ) m ək راهی برای ابراز صدا به حالتی که انسان توسط صدایش کارش را انجام میدهد. معادل این کلمه در فارسی به صورت یاوری کردن درست میتواند باشد. لطفا جعل نکنید
yardım هم یه کلمه ترکی هست میتونید اتیمولوژی کلمه مراجعه کنید
جناب آریابوم شما با این تفاسیر از واژه" مکزیک" هم یک لغت آریایی خواهین ساخت! کمک یک واژه ترکیست خواهشاً جعل نکنین
کمک پارسی باستان: کامَه پارسی پهلوی: کامَک پارسی نوین: کمک واژه �کمک� از ریشه �کام� است به معنی آرزوی خوب، کامیابی و یاری؛ و کمک کردن به معنی یاری کردن است برای رسیدن به یک آرزو و هدف ویژه. ... [مشاهده متن کامل]
در زبان پارسی در کنار واژه کمک واژه �یاری� هم به کار می رود که در پارسی پهلوی آن را �ایّاری� می گفتند که واژه عیار ( کمک رسان، جوانمرد ) در زبان اربی از آن گرفته شده است. واژگان پارسی �کمک� و �یاری� را می توان در زبان های دیگر نیز دید: آذری: k�mək قزاقی: Көмек قرقیزی: jardam تورکی: Yardım ازبکی: Yordam اربی: عیّار ( کمک رسان، جوانمرد )
تو فرهنگ پارسی به پهلوی بهرام فره وشی این مدلی نوشته کمک رو که فکر کنم همون فریاد هستش friyāt ، کمک دهنده dastyār، کمک شده friyāhit این نسک رو به همتون پیشنهاد می کنم که دانلود کنید دو نسک هستش پارسی به پهلوی و پهلوی به پارسی
کمک با ضَمِّ کاف اول کلمه و فتح میم: یاری، یاری رساندن، دستگیری و به ترکی: یاردیم، کؤمَکلیک کمک به عربی بمعنی عام کلمه: تعاون، معاونة، حمایة کمک به عربی ( کمک بازو مانند کمک در نبرد و شمشیر زنی ) : معاضدة ؛ معاضدة هم خانواده عضد به معنی بازو ( فاصله آرنج تا کتف ) ... [مشاهده متن کامل]
کمک به عربی ( کمک دستی مانند پول دادن و بخشیدن چیزی ) : مساعدة ؛ مساعدة هم خانواده ساعد ( فاصله آرنج تا مچ دست ) کمک با فتح کاف اول کلمه و فتح میم:جزء دوم عبارت کم کمک به معنی آهسته آهسته، به آرامی، یواش یواش، به تدریج و به ترکی: یاواش یاواش، قاماس قاماس، آزچا آزچا، آز آز، آهیستا آهیستا، آستا آستا و به عربی تدریجاً، بقلة
یاری کردن
همکاری
این واژه ترکی است و sos از لحاظ ظاهری و معنایی برگرفته شده از ترکی است! که مخفف کلمه: کشتی ما را نجات دهید >>> ship our save امداد رسانی، پشتیبانی، درخواست کمک و نجات و. . .