کمر بسته

/kamarbaste/

    wearing a gird
    [fig.] prepared for service
    ready

پیشنهاد کاربران

دست تقدیر که زد بر سر سودایی ما
مدد از غیب رساند دلبر شیدائی ما
گرچه بشکست عدودست کریمانه تو
گفتی ای خصم بگیردست یداللهی ما
آن شب حادثه درناز وتبسم بودی
گوئی از ره برسیدشاهدهرجایی ما
ای کمربسته به قد قامت فرمان امام
ید طولای تو شد راز شکوفایی ما