معادل های انگلیسی برای این مترادف ها؛
1 - کم: little, few, scarce
2 - اقل: lesser, minimum
3–اندک: scant, slight, small amount
4 - انگشت شمار: handful, rare, very few
5 - خفیف: slight, mild, trivial
... [مشاهده متن کامل]
6 - شمه: hint, dash, touch
7 - قلت: scarcity, shortage
8 - قلیل: scant, small
9 - مزجات: mixtures ( rarely used in English linguistic equivalents )
10 - معدود: limited, few, countable
11 - ناچیز: negligible, insignificant
12 - ناقص: incomplete, deficient
131 - چندی: some, a few
14 - مقدار: amount, quantity
15 - کیف: capacity ( less commonly used as quantity )
در آخر هم بایستی گفت؛
داشتن درک عمیق و دقیق از مترادف های ( کم ) در زبان فارسی کمک می کند تا موقعیت ها و شدت مقادیر اندک و ناچیز را بایستی بهتر بیان کنیم؛
هر کدوم از این کلمات، دارای چارچوب معنایی خاص خودش هستند که اغلب در موقعیت های مختلف کاربردی ( قابل استفاده ) قرار گرفته است . همچنین معادل های انگلیسی آن ها نشان می دهد که به رغم تفاوت های زبانی، مفاهیم کمیت و کیفیت در دو زبان به شیوه های مشابهی قابل بیان هستند اما هر کلمه با ظرافت و زمینه خاص خود قابل استفاده است.
امید بر این است که با ساخت این مقاله تونسته باشم به علاقه مندان و پیگیری کنندگان پر و پا قرص همیشگی آبادیس و افراد علاقمند به زبان فارسی و ترجمه آن کمک کنم تا دامنه واژگانی خود را گسترش داده و ترجمه های دقیق تر، جمیع تر و کامل تری را ارائه دهند، تشکر از مجموعه خوب و بینظیر آبادیس دریا ضیاء🙏🏻☺️
واژه کمتر کاملا پارسی است چون درعربی می شود أقل در ترکی می شود daha az این واژه یعنی کمتر صد درصد پارسی است.
به گویش دشتستانی به معناى کبوتر می باشد.
Komtar