کم خرد ؛ بی عقل و احمق. ( آنندراج ) . بی عقل. نادان. ( ناظم الاطباء ) . کم عقل. نادان. ابله. ( فرهنگ فارسی معین ) . تافه العقل. ناقص العقل. معتوه. مستضعف. مقابل پرخرد. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
دانش کوتاه . [ ن ِ ] ( ص مرکب ) کم خرد. ( آنندراج ) . کودن . کندذهن . ( ناظم الاطباء ) .
تاریک مغز. [ م َ ] ( ص مرکب ) کم اندیشه . کم خرد : از آن به که در گوش تاریک مغزگشادن در داستانهای نغز. نظامی .
نازک مغز
ناقص عقل