دیکشنری
مترجم
بپرس
کم توان
faint
effeminate
feckless
دنبال کنید
فارسی به انگلیسی
کم توان سازی
derogation
کم توان شدن
dilute, drain, inbreed
کم توان کردن
deplete, dilute, eviscerate
پیشنهاد کاربران
کم توان ؛ کم قوه. کم نیرو. کم طاقت. کم تاب.
+ عکس و لینک