سبک مایه . [ س َ ب ُ ی َ / ی ِ ] ( ص مرکب ) چیز بی قدر و ارزش و کم مایه و بی قیمت و کم بها. ( آنندراج ) : چو نان خورده شد کارِ می ساختند سبک مایه جایی بپرداختند. فردوسی . || نادان و جاهل . ( ناظم الاطباء ) : بوغاء؛ مردم سبک مایه و گول . ( منتهی الارب ) : ... [مشاهده متن کامل]
سبک مایه ضحاک بیدادگر بدین چاره بگرفت گاه پدر. فردوسی . همانگه که خشم آورد پادشا سبک مایه خواند ورا پارسا. فردوسی . بدو گفت این نزد بهرام بر بگو ای سبک مایه ٔ بدگهر. فردوسی . || فقیر و درمانده : بفریاد سبک مایه رسیدن ستمگر را طمع از وی بریدن . ( ویس و رامین ) .