کفه

/kafe/

    pan
    scale
    valve

فارسی به انگلیسی

کفه صدف ماهی
cockleshell

کفه کپه
pan of a scale

مترادف ها

pan (اسم)
تغار، جمجمه، قاب، ماهی تابه، کفه، کفه ترازو، روغن داغ کن، گودال اب

پیشنهاد کاربران

اصطلاح بنی هِندل ) جاده صاف و بدون شیب و پیچ
اصطلاح کوهنوردی ) 1: دشت 2: پلاتو، زمین صاف بالای برخی قله ها
در اصفهان ) کپه، کپک، قارچ
کفه ، kefeh ، در گویش شهربابکی به مهنه ای از زمین پست وصاف گفته می شود ، کفه نمک ، از این نمونه است
کفه به معنی کویر یعنی زمینی بی آب و علف