کفن

/kafan/

    wrapping in a winding-sheet
    shrouding
    cerement
    shroud
    winding sheet

فارسی به انگلیسی

کفن و دفن
funeral

کفن کردن
to sheet, to wrap in a winding-sheet

مترادف ها

cerecloth (اسم)
مشمع، پارچه موم اندود، کفن

shroud (اسم)
پوشش، کفن، لفافه

winding sheet (اسم)
کفن

cerement (اسم)
کفن، پارچه مومیایی مخصوص کفن اموات

graveclothes (اسم)
کفن

پیشنهاد کاربران

کبود در گذشته کپود بوده اما کپود چیشت؟ ریشه یابی کبود/کپوت/ کبوت
کپود از کپ بد / بود آمده که بخش اول آن اشاره با کاپ / کپ ( cap ) / بعد ها کف ( به معنای پوشاننده ) و بخش دوم آن از بُد یا بود آمده ( یا اشاره به بت / بد دارد یا از . . . . ود ساخته شده یعنی پسوند ود گرفته مانند خمود / نمود )
...
[مشاهده متن کامل]

=> کاپ / کپ / کف / کب همگی به دو چیز اشاره دارند 1 - گنجایش 2 - در بردارنده
خب این چه رپتی به رنگ دارد ؟؟؟؟ علتش اینست که هر آنچه در کپ و کف بگنجد رنگی نسبتا تیره به خود میگیرد یعنی تیره تر است از همینرو به رنگ های تیره کبود گفته شد
گنبد کبود پس چه میباشد؟؟؟؟؟ گنبد از گ انب بد یا گن/گم/خم/قم بد ساخته شده بخش اول آن اشاره به خم و انحنا دارد همچون قمقمه / خمره / قمار ( مست و خم شده = خمار ) گم و کم در کمان = انحنا داشتن و در گم شدن یعنی خارج از دیده و راستای دید . . . . . بخش دوم آن هم اشاره به بُد یا بُت دارد مانند کالبد ( کال بد ) هرچیزی که به جسم اشاره داشته باشد => گنبد یعنی جسم انحنا دار = مخروطی
=> گنبد کبود = مخروطی تیره = استعاره از آسمان کبود است یعنی آسمان را مخروطی شکل و به رنگ تیره نامید
کبود با کاپوت هم معنی میباشد یعنی همانند کاپ پوشاننده / دربرگرفته ؛ در زبان لاتین هم cap به معنای گنجایش است و cup به معنای ظرف ( که باز هم اشاره به گنجایش دارد ) خود گنجایش هم در برگرفتن و پوشانیدن است ؛ واژه پوشیدن یعنی مستور کردن و گاها به مینِ چتر حمایت شناخته شد.
کفن هم کپن بوده یعنی پوشاننده

winding sheet
به نظر میرسد واژه کفن و کپنک از یک ریشه باشند. واژه کپنک واژه ترکی هست کورش جان فارسی نیست.
لِفافه
لفافه
واژه کفن
معادل ابجد 150
تعداد حروف 3
تلفظ [kafan]
ترکیب ( اسم ) [عربی، جمع: اکفان]
مختصات ( کَ ) [ ع . ] ( مص م . )
منبع فرهنگ فارسی عمید
لغت نامه دهخدا
واژه کفن از ریشه و بنواژه kap و kāp واژه نژاده پارسی است به چم پوشش ، در پوشش داشتن یا بودن ، دربرداشتن ، در برگرفتن که واژه های:
کف: پوشش سیاهی که آرایشگران در روزگار گذشته بر ابروی زنان می کشیدند
...
[مشاهده متن کامل]

کف:پوشش روی آب و مانند آن
کفش:پایپوش
کپیدن:خفتن
کپیدن : قاپیدن
قاپیدن: ربودن ، دزدیدن
کپنک:پوشش پشمینه یا نمدی چوپانان
کپر : خانه یا آلونکی با پوشش نی یا بوریا و چون آن کپک : پوشش سبز و سفید روی نان یا خوراک مانده نکاپ: تازی شده آن نقاب، به چم رخپوش
کپ : درون دهان
کب : دیسه دیگر کپ به چم درون دهان
کابوک: آشیانه یا لانه پرندگان
کاپوک: دیسه دیگر کابوک به چم لانه پرندگان
قفس: جایی برای نگهداشتن جانوران ، پرندگان
کباده : کمان آهنی نرم و خمشپذیر
که همگی این واژه ها دیسه هایی از پوشش و پوشیدن و پوشاندن و دربرگیری و دربرداشتن را با خود همراه دارد
و شاید واژه کفچه ، کپچه، کویژ و کویز به چم پیمانه
همریشه است و این بنواژه را همسنجی کنید با واژه های
cap ، capsules وcapacityو. . . . در زبان انگلیسی

واژه کفن از ریشه و بنواژه kap و kāp واژه نژاده پارسی است به چم پوشش ، در پوشش داشتن یا بودن ، دربرداشتن ، که واژه های:
کف: پوشش سیاهی که آرایشگران در روزگار گذشته بر ابروی زنان می کشیدند
کف:پوشش روی آب و مانند آن
...
[مشاهده متن کامل]

کفش:پایپوش
کپیدن:خفتن
کپنک:پوشش پشمینه یا نمدی چوپانان
کپر : خانه یا آلونکی با پوشش نی یا بوریا و چون آن کپک : پوشش سبز و سفید روی نان یا خوراک مانده نکاپ: تازی شده آن نقاب، به چم رخپوش
و شاید واژه کفچه و کویژ و کویز به چم پیمانه
همریشه است و این بنواژه را همسنجی کنید با واژه های
cap ، capsules و. . . . . . در زبان انگلیسی

جامه ٔ آخرت . [ م َ / م ِ ی ِ خ ِ رَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کفن . ( ناظم الاطباء ) . کنایه از کفن .
جامه ٔ مرگ . [ م َ / م ِ ی ِ م َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کفن . ( بهار عجم ) ( آنندراج ) : تا یکی گردید شمشیر و سنانت دست راخصم را بر تن زره شد جامه ٔ مرگ از خطر. تأثیر ( از بهار عجم ) ( از آنندراج ) .
SHROUD
کَفَن واژه ای است عربی و عبارت است از پوششی که به دور مرده می پیچند و او را با آن در گور می نهند.
Cloth in which a corpse is wrapped for burial
Shroud usually refers to an item, such as a cloth, that covers or protects some other object. The term is most often used in reference to burial sheets, mound shroud, grave clothes, winding - cloths or winding - sheets, such as the famous Shroud of Turin, tachrichim ( burial shrouds ) that Jews are dressed in for burial, or the white cotton kaffan sheets Muslims are wrapped in for burial
...
[مشاهده متن کامل]

واژه کفن__کفن واژه ایی پارسی است که عرب به ستاک ان دستبرد زده است. . . . . . . یا کپن . . . . . . برگرفته از واژه کَپَنک. . . . جامه چوپانان. . . . . . . . . . که همه اندام فرد را در بر میگیرد. بدل و تردیس شدن کپن به کفن مانند تردیس شدن گوسپند به گوسفند است.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)