دیکشنری
مترجم
بپرس
کشیشی
/keSiSi/
priesthood
canonical
clerical
ecclesiastical
ministry
pastoral
priestly
sacerdotal
دنبال کنید
فارسی به انگلیسی
کشیشی کردن
officiate
مترادف ها
abbatial
(صفت)
خانقاهی، دیری، راهبی، کشیشی
sacerdotal
(صفت)
کشیشی، وابسته به کشیشان، درخور کشیشان
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک