کشف

/kaSaf/

    detection
    discovery
    find
    finding

فارسی به انگلیسی

کشف الابیات
index of verses

کشف الایات
concordance

کشف اللغات
concordance

کشف رمز کردن
decipher

کشف رود
kashafrood

کشف زغال سنگ
strike

کشف مهم در مذاکرات
breakthrough

کشف نشدنی در مورد رمز
indecipherable

کشف نشده
undiscovered, unsolved

کشف نفت
strike

کشف و شهود
revelation

کشف کردن
descry, detect, dig, discover, originate, strike, think, to discover

مترادف ها

intuition (اسم)
فراست، بصیرت، کشف، بینش، شهود، درک مستقیم، دریافت ناگهانی

detection (اسم)
بازرسی، کشف، ردیابی، بازیابی، بروز، اکتشاف، یافت، تفتیش

treasure trove (اسم)
خزانه، کشف، گنج، دفینه

demodulation (اسم)
کشف رمز، کشف، تحمیل زدایی

discovery (اسم)
کشف، اکتشاف، یابنده، پی بری

finding (اسم)
حکم، کشف، اکتشاف، یافت، یابنده، افزار

overture (اسم)
کشف، افشاء، پیش در امد، اغاز عمل

پیشنهاد کاربران

"دَرشناخت" از ریشۀ فعل "دَرشناختن ( کشف کردن، کشف نمودن، درک کردن ) "
یافت
پَدوارشِ ( کشفِ )
دکتر حیدری ملایری.
https://www. youtube. com/watch?v=aT_5yQEqxYc
نگره های فارسی🇮🇷 نوین و گیرای برابر واژه🇸🇦
∆ ژویا ⟡ ژویای این پدیده در آسمان شب، ستاره ای نادیده را آشکار ساخت.
∆ نویابش ⟡ نویابش این راهکار، راه دشواری پیمود تا به آن دست یافت.
∆ ژرفیاب ⟡ ژرفیاب او در دریای دانش، گوهرهای ناشناخته را آشکار ساخت
...
[مشاهده متن کامل]

∆ ژرفاکاو ⟡ ژرفاکاو دانشمندان در لایه های زمین، رازهای دیرینه را نمایان کرد.
∆ نوکافت ⟡ نوکافت طلا در تهران شگفت انگیزه.
∆ نویافت ⟡ پژوهشگران با نویافت روش تازه ای برای درمان این بیماری، پیشرفت بزرگی آفریدند.
∆ نوجست ⟡ نوجست دانشمندان در ژرفای دریا، گونه های نادیده جانوران را آشکار کرد.
∆ یابش ⟡ یابش گنجینه های کهن، نام او را در تاریخ جاودانه ساخت.
∆ یابند ⟡ یابند این راهکار، راه دشواری پیمود تا به آن دست یافت.
∆ پیجو ⟡ پیجوی او در کاوش ستارگان، به شناسایی سیاره ای تازه انجامید.
∆ نویابی ⟡ نویابی معدن طلا در آن منطقه، زندگی مردم را دگرگون ساخت.
∆ کاوید ⟡ کاوید او در دل تاریخ، رویدادهای ناشناخته را روشن ساخت.
∆ ژوهش ⟡ ژوهش دانشمند در دل اتم ها، ذرات ناشناخته را نمایان ساخت.
∆ کاوند ⟡ کاوند این رفتار در کودکان، به شناخت بهتر رشد مغز انجامید.
∆ نویَست ⟡ نویَست او در میان متون کهن، نوشته های گمشده را بازیافت.
∆ ژرفاوش ⟡ ژرفاوش او در زمینه پزشکی، به درمان بیماری های پیچیده انجامید.
∆ ژرفش ⟡ ژرفش او در دل کویر، چشمه های پنهان آب را نمایان ساخت.
∆ نوپژوه ⟡ نوپژوه این شیوه آموزشی، یادگیری را برای همگان آسان تر ساخت.
∆ اکافت ⟡ اکافت او در میان متون کهن، نوشته های گمشده را بازیافت.
∆ ژوند ⟡ ژوند پژوهشگران در زیست شناسی، گونه ای ناشناخته را شناسایی کرد.
∆ ژاوش ⟡ ژاوش او در نسخه های کهن، درمانی فراموش شده را بازیافت.

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
کشفکشفکشفکشف
یافتم.
یافتن. دریافتن:کشف.
کَشْف : یافت
کشف ( انگلیسی: The Discovery ) فیلمی در ژانر علمی–تخیلی و رمانتیک است که در سال ۲۰۱۷ منتشر خواهد شد. این فیلم در جشنواره فیلم ساندنس در تاریخ ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ به عنوان برترین فیلم انتخاب شد.
در آینده ای نزدیک وجود عالم و زندگی پس از مرگ از نظر علمی ثابت می شود. پسر ( جیسون سیگل ) یک مرد ( رابرت ردفورد ) از طریق این کشف به داستان زندگی یک زن ( رونی مارا ) سفر می کند و داستان شکست عشقی و گذشته غم انگیز او را مشاهده می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

کشف
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/کشف_(فیلم)
پی بردن
سلیم
کشف: واژه ای اربی ست به معنی نو یافتن، تازه یابی
کشف = پایش
باز هم در جواب علی سریزی، اکثر معلومات شما از گویش افغانستانی اشتباه است. شاید شما یک دوست افغانی دارید که سواد ندارد واصلأ زبان مادری خودش را بلد نیست. در جائی برای واژه ( دپارتمان ) گفته اید درگویش افغانستانی
...
[مشاهده متن کامل]
به معنی خانه یا منزل است. برادر عزیز اگر از خود چیزی دارید، بفرمائید: گویش افغانستانی را بگزارید کنار.

بیرون کشیدن
در جواب به آقای علی سیریزی: سلام؛انکشاف یعنی توسعه. اما لغت کشف، انکشاف نیست.
بازشناخت، بازشناختن
نمونه:
بازشناخت ( کشف ) وی در زمینه ی هماوندی میان اندیشه ورزی با مغز آدمی به عنوان دستگاه و ساز و کار آن، بیگمان یکی از پنچ ـ شش بازشناخت بزرگ تاریخ آدمی در دریافت ماتریالیستی طبیعت و خودِ آدمی به عنوان جُستارِ شناخت است . . .
...
[مشاهده متن کامل]

برگرفته از پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2013/07/blog - post_10. html

کَشَفْ :
دکتر کزازی در مورد واژه ی " کَشَفْ " می نویسد : ( ( کَشَف ، در پهلوی کشوگ kašawag ، به معنی لاک پشت است و در بیت زیر ، در معنی خرچنگ ، چهارمین برج از دوازدهگان ، به کار برده شده است . ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( چو کرد اختر ِ فرّخْ ایرج نگاه ؛
کَشَفْ طالع آمد ؛ خداوند ، ماه . ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 344. )

kashafrood
این چه کلمه ایه اخه گذاشتین به عنوان کلمه انگلیسی
یافته

در گویش افغانستانی یعنی پیشرفت و توسعه
پدیدار/ پدیدار کردن/ پدیدار ساختن/
و از جناب نیک اندیش :
نویابی/ نویافت/ نویابش/ نوپدید/ نو پدید آوردن/
"نویابی" جایگزین فارسی برای "کشف"
این واژه تازى ( اربى ) است و بجاى آن سپارش مى شود از واژه تاتون Tatun ( پهلوى: کشف، اکتشاف ) بهره بجویید . در پهلوى : تاتونتن Tatuntan : کشف - اکتشاف کردن ، تاتونتار Tatuntar : کاشف ، کشاف . تاتونته Tatunte : مکشوف ، کشف شده.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)