کشتی

/keSti/

    ship
    vessel
    boat
    wrestling
    craft
    wrestle
    yawl
    shipping

فارسی به انگلیسی

کشتی ازاد
freestyle

کشتی ازادگرد
tramp

کشتی بادبان دار بزرگ
bark

کشتی بادبان دار دو دکله
yawl

کشتی بادبانی
sailboat

کشتی بادبانی بزرگ
windjammer

کشتی بادبانی تندرو
clipper

کشتی بادی دو دکله
ketch

کشتی باری
freighter, cargo ship

کشتی بازرگانی
merchantman, trader, merchant-man

کشتی بخار
ss or ss, steamboat, steamship

کشتی بزرگ
boat, argosy

کشتی بزرگ تفریحی
barge

کشتی پاره
flotsam

کشتی پیشرو
admiral

کشتی جنگی
warship, dreadnaught, dreadnought, man-of-war

کشتی خصوصی
yacht

کشتی دارای بادبان سه گوش
dhow

کشتی دارای بادبان های سه گوش
dhow

کشتی دارای حق تقدم در عبور
privileged

مترادف ها

bottom (اسم)
پا، زیر، کف، کشتی، ته، بن، پایین، غور

vessel (اسم)
ظرف، کشتی، رگ، بشقاب، اوند، هر نوع مجرا یا لوله

ship (اسم)
هواپیما، جهاز، کشتی، ناو، کشتی هوایی، مرکوب، سفینه

ark (اسم)
کشتی، صندوقچه، قایق

wrestle (اسم)
تقلا، کشتی، کشمکش

hulk (اسم)
کشتی، کشتی سنگین و کندرو، بدنه کشتی، لاشه کشتی، تنه کشتی

collier (اسم)
کشتی، ذغال سنگ، ذغال گیری

prow (اسم)
کشتی، دماغه کشتی، عرشه کشتی

پیشنهاد کاربران

" کُشتِی ":به زمین زدن. پشت خاکی کردن. کی کُشت کی را:کی کی را زمین زد. ( در گذشته ) .
کشتی واژه ترکی از ریشه ( کشمک، چشمح ) در لغت به معنی رد شدن، جلو زدن و سبقت گرفتن است.
در زمانهای قدیم قبل از جنگ ابتدا یک نفر از نیروهای خودی و یک نفر از نیروهای دشمن برای هم رجز خوانی و باهم نبرد تن به تن میکردند و به اصطلاح میگفتند که باید از روی جنازه من رد بشی تا به. . . . برسی
...
[مشاهده متن کامل]

کشتی هم از همان نبردها نشأت گرفته و به معنی گذشتن است.
گذشتن، گذشت در زبان تورکی کشتی ( گذشت، رد شد ) است.
واژه های کوشلو، کوژلو، گوجلو به معنای قدرتمند هم از آن نشأت گرفته اند.
مثال
اونو کشتی ( از اون جلو زد )
اوردان کشتی ( از آنجا گذشت )
در زبان ترکی به مسابقه ( که خود واژه مسابقه از ریشه سبقت گرفتن است ) میگیم
قوووشما ( کوووشما ) کووشتی ( مسابقه )
کوووشتی ( مسابقه دادن )
کوووشتیرماق ( مسابقه دادن
کشتی هم یک مسابقه برای نشان دادن قدرت است.
کشتی ( مسابقه )

کِشتی ؛ مرکب ، جهاز یا ظرف یا مخزن بزرگی که بر روی آب انداخته می شود و کالا جهت نقل و انتقال و تجارت در آن محافظت می شود.
درک بهتر مفهوم نهفته در کلمه ی کشتی در مطلب زیر تحلیل شده است ؛
کشور ؛ ریخت کامل تر این کلیدواژه کیشور می باشد. این کلیدواژه یک کانسپت کلامی متشکل از دو کلمه ی کیش و ورز می باشد که کلمه ی اصلی در کلمه ی کشور کلیدواژه ی کیش می باشد و مفهومی که در باطن این کلمه وجود دارد به معنی محافظت و پاسبانی و مراقبت و نگهبانی و حراست می باشد جهت ایجاد ورزیدگی و ورآمدن یا برآمدن. حالا اینکه این مفهوم نهفته در باطن آن چطور در این کلمه نمایان است به شرح زیر می باشد ؛
...
[مشاهده متن کامل]

کیشور سرزمینی که مردمانش، کیش و آئین شان کشیک دادن از کشور وجودشان است. مفهوم این کلیدواژه مرتبط با دو کلمه ی کشمیر و کاشمر به معنی کشور دارای امیر
کشیک دادن به مفهوم مراقبت کردن نگاهبانی کردن پاسبانی کردن.
و کیش به مفهوم آیین و آموزه هایی که مراقبت و کشیک دادن از نفس توسط شخص کشیش یا شخص مراقب یا پاسبان در آن آموزش داده می شود.
کشیک ؛ پاسبانی از گوهر وجود پاسبانی از حرفهای لغو و بیهوده مراقبت از پر خوری و پر گویی پاسبانی از فطرت و طینت و. . .
کیش ؛ آیین و آموزه های کشیک دادن
کشیک ؛ پاسبان و مراقب
اصطلاح رایج که گفته می شود مگه کشکیه به معنی بدون محافظ
کیشته ؛ میوه هایی که با خشک کردن آن از فساد آن جلوگیری و محافظت می شود.
کِشتی ؛ مرکب ، جهاز یا ظرف یا مخزن بزرگی که بر روی آب انداخته می شود و کالا جهت نقل و انتقال و تجارت در آن محافظت می شود.
کُشتی ؛ نوعی از ورزش با سبکی خاص جهت محافظت از خود.
کاشتن ؛ نهادن دانه یا بذر در خاک تحت حفاظت جهت رشد و نمو
کشتن ؛ تهی کردن غالب بدن یک جاندار که روح و جان در آن محفوظ است.
کشک ؛ نوعی از فرآیند تولید محصول جهت حفظ و ماندگاری بیشتر لبنیات که با خشک کردن و رطوبت زدایی از لبنیات که عمدتاً از ماست و دوغ تهیه می شود.
کشکول ؛ کاسه یا ظرفی از جنس سفال یا چوب یا چرم و پارچه و غیره جهت جمع آوری و نگهداری از چیزی با ارزش.
کوشک ؛ قلعه ی دارای محافظ
کاشان ؛ سرزمین محافظت شده
کاشی ؛ روکش محافظ دیوار
کَش ؛ به مقدار زمین تحت حفاظت برای کاشت محصولات کَش گفته می شود. کش تنبان هم از این جهت که محافظ و نگهدارنده تنبان می باشد گفته می شود. کلمه ی کش با تغییر ریخت در کلمه ی آغوش با ریخت اصلی آکوش استفاده شده است با اصطلاح اینکه می گوییم بیا در آغوش من یعنی بیا تحت حفاظت من. کلمه ی کَشی یِر یا cashier نیز که در زبان انگلیسی به معنی صندوقدار ترجمه و برگردان شده است در اصل به معنی محافظ می باشد. اصطلاح کَشی یا نعلبکی که در زیر فنجان قرار داده می شود نیز به معنی محافظ فنجان دارای مفهوم می باشد.
کوشش ؛ تلاش برای مراقبت و حفاظت از خود.
کشف ؛ بدست آوردن چیزی از درون یک محفظه حفاظت شده مثل اصطلاح کشف حجاب که کلمه ی حجاب منشعب از کلمه ی حج به معنی نیاز و گرسنگی می باشد و حرف افزونه ی ( ب ) در انتهای کلمه ی حجاب جهت ایجاد اسم افزوده شده است.
ناگفته نماند که در زبان ترکی به کلمه ی گرسنه آج گفته می شود و مفهوم آج مرتبط با کلمه ی حج به مفهوم نیاز می باشد.

کشتی کلمه ای تورکی است که از فعل گولشمق به معنی کشتی گرفتن گرفته شده است ریشه آن گولش بوده و با اضافه شدن پسوند تی به صورت گولشتی درامده و با حذف لام به صوررت گوشتی درامده و به صورت کشتی وارد فارسی شده است
سماری
نام کشتی از کمربندی به نام کُستی گرفته شده که زرتشتیان هنگام غروب آفتاب به کمر خود می بستند و در برابر کانون آتش به دعا خواندن می پرداختند. کشتی گرفتن به معنی کمر یکدیگر را گرفتن است. اصل آن در زبان پهلوی، کُستیک و در زبان فارسی دری گُشتی خوانده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

این کمربند که زرتشتیان آن را �بندرین� نیز می نامند، کمربندی است با ۷۲ نخ که از پشم گوسفند توسط زن موبدی بافته می شود. ۷۲ به شش رشته تقسیم می گردد و هر دسته دوازده نخ دارد که هفتاد و دو اشاره دارد به هفتاد و دو فصل یسنا ( یکی از بخش های اوستا ) و دوازده به دوازده ماه سال و شش اشاره دارد به شش گاهنبار ( حبش های دینی سال ) . کستی را سه بار برکمر می بستند که یادآور سه اصل زرتشت یعنی �گفتار نیک، کردار نیک و پندار نیک� بود. همچنین کشتی ورزش اصیل و متعلق به کشور ایران است
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید

کشتیکشتیکشتیکشتیکشتیکشتی
کشتی که شکل درستش کوشتو یا کوشلو هست ورزش قدیمی و حماسی تورکان هست که شاخه های مختلف با اسامی مختلف داره
کلمه کشتی هیچ ریشه معنا داری در زبان افغانی یا دری نداره و این ورزش در مولد یا زادگاه زبان دری که تاجیکستان و افغانستان ( جنوب تورکستان ) است فاقد تاریخچه و معنا است و معنای این کلمه را باید در فرهنگ ملت متمدن بومی کشورمان و نیز تورکستان تفحص کرد
...
[مشاهده متن کامل]

گوج ، گوش ، کوش ، گوچ در لهجه های مختلف زبان تورکی از قرقیزی تا اوزبکی و تاتاری و آزربایجانی و تورکمنی ، قزاقی و آنادولو به معنای قدرت است و کوشلو یا کوشتو یعنی دارای قدرت
معروف ترین پهلوانان این ورزش مثل محمود خوارزمی مشهور به پوریای ولی متولد تورکستان و تورک بوده. چوقان نیز از ورزش های سنتی و قدیمی تورکی است

کشتی
شیرینی ثبت جهانی ۴عنصر فرهنگی را تلخ نکنید/ کشتی پهلوانی سال ۲۰۱۰ به نام ایران ثبت شد
تهران - ایرنا - مدیرکل ثبت و حریم آثار و حفظ و احیاء میراث معنوی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گفت:کشتی پهلوانی و آیین های زورخانه ای سال ۲۰۱۰ به نام ایران در یونسکو ثبت شده و ثبت مجدد به نام جمهوری آذربایجان پس از ۱۲ سال هیچ گونه خللی به جایگاه پرونده ایران و منشا این سنت در میان ملت ما وارد نمی کند.
...
[مشاهده متن کامل]

به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایرنا، سال ۱۴۰۱ در هفدهمین نشست کمیته بین الدول پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس که در شهر رباط در مراکش برگزار شد و هنر ساختن و نواختن عود، شب یلدا/چله، هنر سوزن دوزی ترکمن/ترکمن دوزی، پرورش کرم ابریشم و تولید سنتی ابریشم برای بافندگی، در پرونده هایی مشترک با برخی کشورهای همسایه در فهرست جهانی کمیته حفاظت از میراث ناملموس سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد ( یونسکو ) ثبت شد، دستاوردی ارزشمند با ثبت چهار عنصر فرهنگی در یک دوره اجلاس که البته اطلاع رسانی �ثبت ورزش پهلوانی و زورخانه ای در یونسکو به نام جمهوری آذربایجان� تا حدی از شیرینی آن کاست.
این در حالی بود که آئین ورزش های پهلوانی و زورخانه ای در سال ۱۳۸۷ به عنوان یکی از آئین های کهن ایرانی ثبت ملی شد و دو سال بعد در سال ۱۳۸۹ ( ۲۰۱۰ ) در اجلاس سازمان جهانی یونسکو که در کنیا برگزار شد به عنوان نخستین میراث معنوی و بشری و بخشی از تاریخ ایران و سومین پرونده ایران در فهرست جهانی میراث ناملموس به ثبت رسیده بود.
همان زمان بیانیه ها و جوابیه هایی از سوی وزارت ورزش و جوانان، وزارت میراث فرهنگی و فدراسیون ورزش زورخانه ای برای پاسخ به افکار عمومی منتشر شد، اما روز گذشته ( سه شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ ) مهرعلی باران چشمه رئیس فدراسیون ورزش های زورخانه ای و کشتی پهلوانی در نشست خبری به مناسبت روز فرهنگ پهلوانی گفته است �فرهنگ پهلوانی را با درخواست جمهوری آذربایجان ثبت کرده و ما هم به آن معترض هستیم و در این زمینه چند نامه را به وزارت میراث فرهنگی زدیم؛ با توجه به نبود امکانات و تجهیزات جمهوری آذربایجان، هیچ پایه و اساسی این رشته در آنجا وجود ندارد. در ثبت فرهنگ پهلوانی از سوی کشور همسایه در یونسکو به طور قطع کوتاهی و قصوری از سوی وزارت میراث فرهنگی وجود داشته است که باید آنان پاسخگو باشند�
هیچ گونه خللی به پرونده ثبتی ایران در یونسکو وارد نشده است
مصطفی پورعلی مدیرکل ثبت و حریم آثار و حفظ و احیاء میراث معنوی و طبیعی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در گفت وگو با خبرنگار میراث فرهنگی ایرنا در پاسخ به این ابهام گفت: کشتی پهلوانی و آیین های زورخانه ای سال ۱۳۸۹ ( ۲۰۱۰ ) به نام ایران در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو ثبت شده است و ثبت این عنصر از طرف جمهوری آذربایجان یا هر کشور دیگری هیچ گونه خللی به جایگاه ایران و منشا این سنت در میان ملت ما وارد نمی کند.
پورعلی اظهار داشت: این موضوع طی دفعات مکرر به دوستان در فدراسیون ورزش های زورخانه ای و کشتی پهلوانی توضیح داده شده است که منطبق با سند حقوقی کنوانسیون مرتبط با این موضوع، از مفهوم ثبت در فهرست میراث ناملموس یونسکو به هیچ عنوان مفهوم انحصار یا مصادره استنباط نمی شود و یونسکو نیز بارها در جلسات کمیته بین الدولی بر این امر تاکید کرده است.
مدیرکل ثبت آثار وزارت میراث فرهنگی با ابراز گله از فدراسیون ورزش های زورخانه ای و کشتی پهلوانی گفت: دوستان با این نوع سخنان و با اطلاع رسانی های نادرست سال گذشته، شیرینی ثبت چهار عنصر دیگر ایران در فهرست میراث جهانی ناملموس یونسکو در سال ۱۴۰۱ را به حاشیه بردند.
تاریخچه ثبت جهانی آثار ناملموس ایران در یونسکو/ ثبت ۲۱ اثر در ۱۴ سال
استفاده از عنوان �پهلوانی - Pahlavani� اثبات ریشه ایرانی کشتی پهلوانی است
پورعلی افزود: بارها در جلسات کارشناسی و مکاتبات مکرر و ملاقات های رسمی و غیر رسمی به مدیران فدراسیون ورزش های زورخانه ای و کشتی پهلوانی توضیح داده شده است که �باید از زاویه دقیق و راهبردی به موضوع ثبت میراث جهانی ناملموس به حضور عناصر فرهنگی ایران در میان دیگر کشورها نگاه کنیم؛ ما باید از منظر دیپلماسی فرهنگی بر این امور تامل کنیم، برای مثال زمانی که جمهوری آذربایجان در پرونده خود از عنوان �پهلوانی - Pahlavani� استفاده می کند این خود اثبات ریشه پارسی و ایرانی این عنصر است. �
مدیرکل ثبت آثار وزارت میراث فرهنگی خاطرنشان کرد: وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی برای همکاری موثر با فدراسیون ورزش های زورخانه ای و کشتی پهلوانی برای توسعه و احیای بیش از پیش ورزش های زورخانه ای آمادگی کامل داشته و دارد.
ثبت جهانی آئین ورزش های پهلوانی و زورخانه ای در سال ۱۳۸۹
آئین ورزش های پهلوانی و زورخانه ای در سال ۱۳۸۷ به عنوان یکی از آئین های کهن ایرانی ثبت ملی شد و دو سال بعد در سال ۱۳۸۹ ( ۲۰۱۰ ) در اجلاس سازمان جهانی یونسکو که در کنیا برگزار می شد به عنوان نخستین میراث معنوی و بشری و بخشی از تاریخ ایران و سومین پرونده در فهرست جهانی میراث ناملموس به ثبت رسید. جهانیان ورزش پهلوانی و زورخانه ای ایران را ورزشی اخلاقی و آمیخته با هنر و موسیقی است می شناسند و تا زمان ثبت جهانی آن هیچ رشته ورزشی در جهان نتوانسته بود نام خود را در یونسکو ثبت کند.
معماری خاص محل ورزش زورخانه ای ( باستانی ) ، اندازه ها و ارتفاع ها هندسی ورودی و رختکن، تابلوها و نقاشی ها و آیات و دعاها، گود هشت ضلعی محل تمرین و ورزش، جایگاه ویژه برای پیشکسوتان و تماشاچیان که از خانواده سادات ( خاندان پیامبر اسلام ) ، تجهیزات موسیقی از ضرب و زنگ و نوای مرشد، آیین ها و آداب خاص ورزشکاران از میان داری و رخصت خواهی تا حماسه خوانی و مدح خوانی و نمایش درس های اخلاقی، گذشت و فداکاری حاکی از اساس فرهنگ ایرانی و اسلامی در این ورزش جهانی است.
در گذشته های دور ایران زمین به جای گود، خندق، به جای کباده، چله کمان، به جای میل، گرز گران و به جای سنگ، سپر بوده و این همه نشان از ریشه و هویت پهلوانی و جوانمردی ورزش زورخانه ای دارد
گلریزان از آیین هایی است که در پایان این ورزش گروهی انجام می شود و پهلوانان، پیشکسوتان و تماشاچیان هر آنچه از توان مالی دارند را بر پارچه ای ( لنگ ) می ریزند، این پول به صورت قرض الحسنه در اختیار نیازمندان قرار می گیرد و اگر روزی تمکن مالی یافتند، قرض خود را برای دستگیری از مستمندی دیگر با گلریزان زورخانه باز می گردانند. احترام به کسوت و موی سپید، عزت، غیرت و مردانگی فلسفه رفتاری باستانی کاران و ورزشکاران پهلوانی است.
بزرگانی چون محمودبن ولی الدین خوارزمی ( پوریای ولی ) پهلوان قرن هشتم قمری و جهان پهلوانان غلامرضا تختی، مصطفی طوسی، ضیاءالدین میرقوامی و عباس زندی پهلوانان دوران معاصر در دامان ورزش زورخانه ای پرورش یافته و نامشان همواره بر فراز آسمان ایران زمین می درخشد و آوازه جهانی هم یافته است.
منبع. https://www. irna. ir/news/85099165/شیرینی - ثبت - جهانی - ۴عنصر - فرهنگی - را - تلخ - نکنید - کشتی - پهلوانی - سال

کشتیکشتیکشتی
کُستی یا کُست یا کُستیک یا کُشتی یا بند دین عبارت از بند سفید و باریک و بلندی بوده، که از هفتاد و دو نخ پشم سفید گوسفند بافته می شده، هر فرد زرتشتی پس از سن پانزده سالگی ناگزیر بوده آن را به دور کمر ببندد
کشتی واژه ترکی از ریشه ( کشمک، چشمح ) در لغت به معنی رد شدن، جلو زدن و سبقت گرفتن است.
مثال
اونو کشتی ( از اون جلو زد )
اوردان کشتی ( از آنجا گذشت )
در زبان ترکی به مسابقه ( که خود واژه مسابقه از ریشه سبقت گرفتن است ) میگیم
...
[مشاهده متن کامل]

قوووشما ( کوووشما ) کووشتی ( مسابقه )
کوووشتی ( مسابقه دادن )
کوووشتیرماق ( مسابقه دادن
کشتی هم یک مسابقه برای نشان دادن قدرت است.
کشتی ( مسابقه )

�واژهء کُشتی به زبان پهلوی گیتک بوده که به� "کمر بند مقدس"� اطلاق می شده. به موجب آنچه در گاثها و بخشهای دیگر اوستا� ذکر شده هر شخص مکلف بوده یک کشتی یا گیتک بشکل کمر بند و شال از پارچه سه مرتبه دور کمر
...
[مشاهده متن کامل]
خود ببندد واین کُشتی را همواره دنبال خود داشته باشد واین سه دور پیچیدن پارچه کُشتی� نشانه شعاری از� " کردار نیک , پندار نیک و گفتار نیک"�� بوده است

واژه کشتی
معادل ابجد 730
تعداد حروف 4
تلفظ [ka ( e ) šti]
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: kaštīk]
مختصات ( کِ ) ( اِ. )
آواشناسی keSti
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع واژگان مترادف و متضاد
فرهنگ لغت معین
کردی: زوران
کشتی سخت ترین و پرکاربرد ترین ورزش رزمی است و به سلطان ورزشهای رزمی گلاویزی معروف است.

کِشتی: در پهلوی کشتیگ kaštīg بوده است.
دکتر کزازی در مورد واژه ی " کِشتی" می نویسد : ( ( می تواند که ستاک در "کشتی" کش باشد که در "کشیدن" نیز دیده می آید و در اوستایی کَرْش بوده است. شاید این آبْ پیما از آن روی کشتی نامیده شده است که در گذشته آب پیماها را با دو ریسمان از کرانه ای به کرانه ای دیگر رود در می کشیده اند. ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( چو هفتاد کشتی برو ساخته
همه بادبانها برافراخته ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 208 )

کشتی ( به فتح و به کسر اول ) : پیاله ی می ، ساغر شراب
روزی از روضه ی بهشتی خویش
کرد بر می روانه کشتی خویش
هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص۴۵۴.
کُشتی به بند سفید و باریک و بلندی که از هفتاد و دو نخ پشم سفید گوسفند گویند که این کمربند باید به دست بهدینان پارسا بافته شود. ۷۲ نخ، به شش رشته تقسیم شده و هر رشته دارای ۱۲ نخ است. عدد ۷۲ اشاره است به ۷۲ فصل یسنا که مهم ترین قسمت اوستا ست. ۱۲ اشاره است به ۱۲ ماه سال و ۶ اشاره است به شش گاهنبار که اعیاد دینی سال باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

نام دیگر کُشتی عبارتتد از : کُستی ، کُستیک، کُست یا بند دین است.

کشتی . [ ک ُ ] ( اِ ) زورآزمائی دو تن با یکدیگر بدون به کار بردن آلات و اسباب به قصد بر زمین افکندن همنبرد. مصارعت . به هم چسبیدن دو پهلوان به یکدیگر و کوفتن و افکندن یکدیگر را بر زمین . ( ناظم الاطباء ) . عمل دو کس که بر هم چسبند و خواهند یکدیگر را برزمین زنند. ( از برهان ) . زورورزی دو تن با یکدیگر تاکدام یک از پای درآید و آن را کستی با سین نیز گویند. مرد و مرد. مصارعة. ( یادداشت مؤلف ) :
...
[مشاهده متن کامل]

بدو گفت پولاد جنگی نبرد
به کشتی پدید آید از مرد مرد.
فردوسی .
کشتى در حرفهٔ پهلوانى کمال کسوت ورزش هاى باستانى بوده و نسل به نسل در هر دوره محفوظ مى مانده است پس از حملهٔ مغول، عملیات پهلوانى و کشتى گیرى پس از مدتى رکود، مجدداً رواج یافت و پهلوانان و کشتى گیران پرآوازه اى به ظهور رسیدند. از اسناد و مدارک رواج کشتى و نام پهلوانان پیش از حملهٔ مغول اثرى نیست، چرا که در هنگام حملات مغول ها به ایران از دست رفته است.
رواج مجدد کشتى گیرى و کسوت پهلوانى در ایران، توجه اوکتاى قاآن ۹۶۳۹ - ۶۳۴ هـ ) را به خود جلب نمود و او به تقلید از شاهان ایرانى کشتى در حضور شاه را برقرار ساخت. از این زمان به بعد نام و احوال کشتى گیران و پهلوانان به طور مشخص در تاریخ ثبت شده است. پهلوان محمدشاه و پهلوان فیلهٔ همدانى از پهلوانان معروف عهد اوکتاى هستند که شرح حال آنان در جهانگشاى جوینى و جامع التواریخ آمده است و پهلوان پوریاى ولى که به نوشتهٔ تاریخ ناصرى تا سال ۷۲۲ هـ مى زیسته، از پیشوایان عالى مقام و صاحب کرامت کشتى باستانى و از روجین زورخانه بوده و ورزش باستانى را کمال بخشیده است. پهلوان اسد کرمانی، پهلوان خرم خراسانی، پهلوان شرف الدین طالف، پهلوان طغانشاه و پهلوان على شاه نیز از پهلوانان معروف اواخر قرن و اوایل قرن هشتم که در تاریخ آن مظفر نام آنان ثبت شده است.
پهلوانان عبدالرزاق بیهقى اهل خراسان نیز متعلق به قرن هشتم، عیارى بلندآوازه بود که بعدها در رأس نهضت سربداران قرار گرفت که شرح آن در حبیب السیر آمده است.
از پهلوانان قرن نهم نیز مى توان به پهلوان یوسف ساوى اشاره کرد که آئین پهلوانى و ورزش باستانى را از ایران به هند برد و در آنجا رواج داد. وى در سال ۸۹۷ هـ. در بیجارپورهند به سلطنت رسید و به عادل شاه معروف شد.
نام پهلوانان بسیارى از دوران هاى مختلف از جمله دوران صفویه و قارجایه در تذکره ها آمده که یکى بعد از دیگرى در هر دوره جانشین هم شده، مقام پهلوانى پایتخت را احراز کرده اند.
پهلوانان مذاقى عراقى در دورهٔ شاه تهماسب اول صفوی، پهلوان کبیر اصفهانى و پهلوان لندره دوز اصفهانى معاصر کریم خان زند بوده اند. پهلوان یزدى بزرگ، پهلوان اکبر خراسانى و پهلوان حاج محمدصادق بلورفروش و حاج سیدحسن رزاز به ترتیب از آغاز سده سیزدهم به بعد از نامدارترین پهلوانان این عهده بوده اند.
کشتى ورزش کاملى است که از ادوار باستان در ایران معمول بوده و بیش از هر ورزش دیگر در کشور ایران داراى اهمیت بوده است.
ایرانیان در عصر حاضر هم قدرت کشتى خود را به جهانیان نشان داده اند.
کشتى عبارت است از رد و بدل کردن فنونى براساس فعالیت طرفین که به نفع یکى و مغلوب شدن دیگرى تمام مى شود. این ورزش کامل سبب طولانى شدن عمر و تقویت فکر و تقویت قواى جسمى و روحى است. در ایران کشتى از دیرزمانى مرسوم بوده و در ایام نوروز همه ساله در پایتخت درهنور سلطان عصر مجالس کشتى گیرى برپا مى شده و پهلوانان از هر شهر و ایالتى اعزام مى شدند؛ فاتح این مسابقه ها پهلوان پایتخت نامیده مى شد و به دریافت بازوبند و افتخارات دیگر نایل مى شد. ایرانیان باستان بزرگ ترین پهلوان را جهان پهلوان مى گفتند و به تدریح این سمت از منصب هاى عالى ارتش گشت اما از زمانى که جنگ آورى و کشتى گیرى از هم جدا شد، عنوان جهان پهلوانى تنها مخصوص پهلوان پایتخت بوده است. کشتى در ایران به جز کشتى آزاد و فرنگى شامل پنج نوع کردی، ترکمنی، مازندارنى ( گیلکی ) ، ایلیاتى و باستانى است.
قدیمى ترین کشتى در ایران که هنوز کاملاً معمول و متداول است، کشتى کردى است که بیش از هر جا در خراسان، گرگان و کرمان متداول است. در این کشتى باید دو مرتبه حریف را مغلوب کرد. در حال حاضر در آسیاى میانه، این کشتی، کشتى ملى و باستانى است و در این رشته مسابقاتى انجام مى شود.
ایرانیان از قدیم الایام به فنون کشتى آشنائى کامل داشته اند و این فنون در گذشته به مراتب بیش از امروز بوده است. فنون کشتى انواع مختلف دارد و مى توان هر یک را از چپ و راست استفاده کرد. هر فنى بدلى دارد که بدلکار با به کارگیرى آن فن حریف را به آسانى رد مى کند.
لباس کشتى پهلوانان تنکه چرمى است که از زیر زانو تا زیر شکم را مى پوشاند. این شلوار از زمان ظهور عیاران است. صنعت تنگه دوزى در قدیم از صنایع قابل توجه بود که کار اساتید صنف سراج بود.
پهلوانان نامدار در موقع ورزش لنگى به نام لنگ کسوت بر بالاى تنگه خود مى بستند و گوشهٔ لنگ را به صورت لچک در صورت خود مى آویرختند. این عمل سابقهٔ تاریخى دارد که به دورهٔ قاجار بازمى گردد. در دوران هاى پیشتر نیز پهلوانان که به مقام استادى مى رسیدند با اجازهٔ پادشاه وقت حق بستن پیش بند چرمین بر بالاى تنگه و روى شکم خود داشته اند. هنوز هم تا پهلوانى به مقام پیش کسوتى و استادى نرسد حق بستن لنگ کسوت را ندارد.
پهلوانان نامى در سابق کاسه بند به زانوهاى خود مى بستند که بستن آن با اجازهٔ اساتید و مشایخ طریفت بوده است.
یکى از رسوم دیرین و شیرین ورزش باستانی، گل کشتى نام دارد که در سابق معمول بوده و آن عبارت از اشعار و عباراتى است که براى شروع کشتى پهلوانان مى خواندند. این مراسم که جنبهٔ مذهبى نیز داشته در زمان شاه اسماعیل اول صفوى پدید آمده است. همان گونه که صوفیان در مقدمه سماع شعر و نثرى مى خواندند تا عواطف را تحریک نمایند، گل کشتى هم به طور حماسه سرائى معمولاً توسط مرشد و گاهى نیز توسط پهلوان یا پیش . . .

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)