کشتار دام ها و بسته بندی گوشتmeatpackingکشتار دسته جمعیmassacreکشتار زیادslaughterکشتار همگانیmassacreکشتار همگانی کردنmassacreکشتار کردنbutcher, massacre, slaughter, to engage in massacre, to slaughter animals
murder (اسم)قتل، ادمکشی، کشتارplanter (اسم)کشاورز، کشتار، زارع، صاحب مزرعهcarnage (اسم)خون ریزی، قتل عام، کشتار، لاشه ها، قصابیmassacre (اسم)خون ریزی، کشتار
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه کشتارمعادل ابجد 921تعداد حروف 5تلفظ [koštār]نقش دستوری اسمترکیب ( اسم مصدر ) [پهلوی: kōštār]مختصات ( کُ ) [ په . ] ( اِمص . ) آواشناسی koStAr ... [مشاهده متن کامل] الگوی تکیه WSشمارگان هجا 2منبع لغت نامه دهخدافرهنگ فارسی عمیدفرهنگ فارسی معینفرهنگ فارسی هوشیارواژگان مترادف و متضادقتالسیل خون ؛ کشتار بسیار.+ عکس و لینک