کشت

/keSt/

    culture
    cultivation
    plantation
    sown field
    incubation
    (act of) killing
    agri-

فارسی به انگلیسی

کشت ابی
aquaculture

کشت پذیر
arable, cultivable, cultivatable

کشت پرورش باکتری
culture

کشت تره بار
truck farming

کشت تناوبی
crop rotation

کشت ثانوی
subculture

کشت شده
cultured

کشت شناسی
agronomy

کشت فرعی
subculture

کشت نشده
fallow, natural, undeveloped, virgin

کشت نواری
strip cropping

کشت و زرع
cultivation, tillage

کشت و زرع کردن
cultivate

کشت و صنعت
agro-industry

کشت و کار
agriculture, cultivation, farming, tillage

کشت و کار کردن
cultivate, till

کشت و کشتار
bloodshed, butchery, carnage, decimation, pogrom, slaughter

کشت و کشتار کردن
decimate, slaughter

کشت و کشتار کننده
decimator

کشت ورزی
agronomy

مترادف ها

cultivation (اسم)
ترویج، زراعت، تربیت، کشت، تهذیب

tillage (اسم)
کشاورزی، خیش، کشت، کشت و زرع

tilth (اسم)
زمین مزروعی، خیش، کشت، زمین کشت شده

پیشنهاد کاربران

واژه های �کِشتی�، �کُشتی� و �کِشت� هم در اوستایی/پهلوی حضور دارند و هم در سانسکریت هم ریشه هایی دارند. بیاییم دقیق بررسی کنیم:
- - -
۱. اوستایی و پهلوی
اوستایی:
ریشه ی karš - ( 𐬐𐬀𐬭𐬴‎ ) به معنی �شخم زدن، خط کشیدن بر زمین� در متون اوستایی ( بویژه در وندیداد و یسنا ) ثبت شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

پهلوی ( فارسی میانه ) :
kešt ( 𐭪𐭱𐭲 ) = �کشت، زراعت�
kešti = �کشتی دریایی�
kusti = �کمربند مقدس زرتشتی�
🔹 در پهلوی تمایز معنایی از همان ریشه ی مشترک دیده می شود:
�kešt� = عمل زراعت
�kusti� = چیزی که بسته می شود ( نخ/کمربند مقدس )
�kešti� = چیزی که کشیده یا حرکت داده می شود ( قایق/کشتی )
- - -
۲. سانسکریت
ریشه ی kṛṣ - ( कृष् ) = �کشیدن، شخم زدن�
مشتقات:
kṛṣṭi = �کشت، زراعت� ( برابر پهلوی kešt )
kṛṣṭī = �مردم کشاورز، دهقان�
🔹 هم ریشه ی مستقیم اوستایی karš - و سانسکریت kṛṣ - در ریشه ی هندواروپایی بازسازی شده ḱerh₂ - / kerh₂ - ( �کشیدن، شیار کردن زمین� ) است.
- - -
۳. تداوم در فارسی نو
کِشت ← از اوستایی/پهلوی karš - / kešt
کُشتی ( کمربند دینی ) ← از همان ریشه، با معنای �بستن/پیچیدن�
کِشتی ( کشتی دریایی ) ← استعاره از �چیزی که کشیده می شود/حرکت داده می شود�
- - -
۴. منابع معتبر ( غیر از لغت نامه های عمومی فارسی )
اوستایی و پهلوی
Bartholomae, Christian. Altiranisches W�rterbuch. Strassburg, 1904. ( مدخل karš - )
Hoffmann, Karl. Aufs�tze zur Indoiranistik. Wiesbaden, 1975.
MacKenzie, D. N. A Concise Pahlavi Dictionary. Oxford, 1971. ( مدخل های kešt, kešti, kusti )
Bailey, H. W. Dictionary of Khotan Saka. Cambridge, 1979 ( برای تطبیق با دیگر زبان های ایرانی شرقی ) .
سانسکریت
Monier - Williams, Monier. A Sanskrit - English Dictionary. Oxford, 1899. ( مدخل kṛṣ - , kṛṣṭi )
Mayrhofer, Manfred. Etymologisches W�rterbuch des Altindoarischen ( EWA ) . Heidelberg, 1992–2001.
هندواروپایی
Beekes, Robert S. P. Comparative Indo - European Linguistics: An Introduction. Amsterdam/Philadelphia, 2011. ( ریشه ی ḱerh₂ - )
Mallory, J. P. , & Adams, D. Q. The Oxford Introduction to Proto - Indo - European and the Proto - Indo - European World. Oxford, 2006.
- - -
✅ بنابراین تحلیل شما درست است: سه واژه ی �کِشت�، �کِشتی� و �کُشتی� در اصل شاخه های معنایی یک ریشه ی هندواروپایی اند که در اوستایی/پهلوی به صورت karš - /kešt - آمده و در سانسکریت هم kṛṣ - همان ریشه را نمایندگی می کند.
- - -

منبع. فرهنگ عمید
کشت
کِشت
معنی کِشت
از واژگان تبری ( مازندرانی )
📜کِشت، تاقله یا داقله👆
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
✍ابزاری که دامداران بندپی و ارتفاعات البرز برای بستن بار به اسب و نیز بستن گوساله به گاو ماده حین دوشیدن شیر از آن استفاده می کنند.
...
[مشاهده متن کامل]

👇
📎کِشت طناب محکمی است که اغلب از موی دم گاو آن را می سازند.
📎 تاقله چوب منعطفی است که از رَز و درخت انجیلی یا ریشه افرا ساخته می شود.
📚منبع: شجره نامه اشاداد و تبار شناسی باکر در ایران محسن داداش پور باکر
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
📡✦‎ ࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021. blogfa. com
📡✦‎ ࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

ورز . .
واژه ( ک ش ت )
اگر به صورت کُشت تلفظ شود دارای 2 معناست :
1 ) خاموش کردن : گر بکشت ان چراغ ما را باد
2 ) هلاکت و نابودی _ کشتن و قتل : کشت مال را و دم عیسی مریم با اوست
این کلمه در بیت ها اگر بیاید شامل ارایه ایهام میشود
برزگری یا کشاورزی یا فلاحت
ورز