منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی کرنا از ریشه ی دو واژه ی کر و نا فارسی هست. زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود. ... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴ • تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴ • حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است ) • فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵ • غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶ • فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
کرنا واژه ای تورکی است که در اصل قره نی به چم نی بزرگ می باشد که با گذشت زمان قره نی به کرنا تبدیل شده است واژه نامه شاهمرسی
کَرنا یکی از کهن ترین سازهای بادی ایران است که در خانواده سازهای بادی قمیش دار دسته بندی می شود. بر اساس نوشته های تاریخی و اشیاء مکشوفه از امپراطوری هخامنشی، پیشینه ۲۵۰۰ ساله اش، قطعی به نظر می رسد. هرودوت مورخ یونانی عهد باستان می نویسد: «در زمان کورش بزرگ، سپاهیان با صدای شیپور حاضر باش، رهسپار میدان جنگ می شدند . » به دلایلی که خواهد آمد، شیپور مورد نظر هرودوت، همان ساز کرناست. استرابون دیگر مورخ یونانی، نشانی دقیق تری به ما می دهد . وی با اشاره به دوره های آموزشی شاهزادگان و امیر زادگان هخامنشی می نویسد: «هر روز پیش از دمیدن آفتاب، جوانان با صدای کرنا به تمرین های نظامی فرا خوانده می شدند. مربیان، پسران را به دسته های ۵۰ نفری تقسیم می کردند و ریاست هر دسته را به یکی از پسران شاه یا یکی از امیر زادگان می سپردند. » بر این اساس معلوم می شود کرنا در گذشته یک ساز حکومتی بوده و برای اعلان ها، جشن ها و جنگ ها به کار می رفته است. اما سندی از این بهتر، یک شیپوره مفرغی است که در سال ۱۳۳۶ خورشیدی ( ۱۹۵۷ میلادی ) از قبر داریوش سوم پیدا شد. طول این نمونه منحصر به فرد ۱۲۰، قطر دهانه خروجی اش ۵۰ و قطر دهانه ورودی اش ۵ سانتی متر است و هم اینک در موزه تخت جمشید استان فارس نگهداری می شود. شیپوره یاد شده به کرنای هخامنشی نیز شهرت دارد. با توجه به این که معمولاً در مقبره پادشاهان عهد باستان، اشیاء گرانقیمت و حاوی افتخار دفن می شده است، چنین به نظر می رسد کرنا در ساختار حکومتی هخامنشیان، چیزی بیش از یک ابزار موسیقایی بوده و احتمالاً نمادی از قدرت امپراطوری محسوب می شده است. ... [مشاهده متن کامل]
با توجه به مستندات تاریخی، چنین می نماید منطقه فارس واقع در جنوب ایران، یگانه خاستگاه اصلی این ساز باشد. به همین دلیل در بیشتر نوشته های تاریخی همواره از آن به عنوان کرنای فارس یاد می شود. نگاهی به ساختمان کرنای هخامنشی، نشان می دهد که این ساز جد کرنای امروزی است. دهانه ورودی کرنای هخامنشی ۵ سانتی متر قطر دارد و پر واضح است که هیچ نوازنده ای نمی تواند آن را در دهان خود قرار دهد. در واقع چیزی که از عهد باستان بر جای مانده، تنها بخشی از بدنه کرناست و دو بخش دیگرش که غیر فلزی بوده اند، به مرور زمان پوسیده اند. واژه «کرنا» از دو بخش تشکیل شده، «کَر» یا «کار» به معنای جنگ و «نا» یا «نای» به معنای نی یا شیبور. و در کل کرنا یعنی نای جنگی یا شیبور جنگی.
کرنا: این نام در سنسکریت: کرنه karna ( گوش ) ؛ در سغدی و پهلوی: karnā به معنی شیپور جنگ بوده است.
بوق و کرنا کردن یعنی جار زدن
کلمه horn ، به دو معنی شاخ و شیپور و کلمه corn به معنای شاخ یا تاج ( که کلمه قرن در ذوالقرنین احتمالا از آن آمده ) به احتمال زیاد با کلمه کرنا مرتبط است. چرا که شاید آن موقع کرنا از شاخ حیوان ساخته می شده.
کرنا به معنی فریاد و نفیر برگرفته از نام ساز بادی است که در زمان هخامنشیان دمیده میشده
کرنا یک ساز شبیه سرنا هست. تات زبان ها به کرنا میگویند کِرنَ ُ ئ
بوق، نفیر
کرنا سازی است که در روزگار قدیم برای جار زدن و آگاهانیدن مردم از احکام و خبرها و پیروزی به کار می رفت