دیکشنری
مترجم
بپرس
کرسی نشین
enthroned
holding an office
دنبال کنید
مترادف ها
seater
(اسم)
کرسی نشین
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک