doing
فارسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
واژه ی کرده از ریشه ی واژه ی کردن فارسی هست




واژه ی کرده از ریشه ی واژه ی کردن فارسی هست




🇮🇷 کرده واژه ای پارسی است 🇮🇷
چمار: مفعول، کرده شده
چمار: مفعول، کرده شده
مفعول شده، اثر گرفته ، تاثیر گرفته
گاهی واژه ی کرده به چم گروه هم می آید. چون: سرکرده: سرگروه.
قطعه ای از زمین زراعت کرده و سبزی کاشته که کَرد نیز گویند. ( ناظم الاطباء ) . کرد. کرذ. هر یک از بخشهای تقریباً مساوی مزرعه یا باغچه. ( فرهنگ فارسی معین )
کرده در معنی صفت مفعولی عمل انجام داده در پهلوی به شکل کردک kardak آمده است .
... [مشاهده متن کامل]
کسی کو خرد را نداردبه پیش،
دلش گردد از کردهٔ خویش ریش
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 183 )
کرده در معنی صفت مفعولی عمل انجام داده در پهلوی به شکل کردک kardak آمده است .
... [مشاهده متن کامل]
کسی کو خرد را نداردبه پیش،
دلش گردد از کردهٔ خویش ریش
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 183 )
کرده : ( دربلوچی فعلی وفارسی قدیم به معنی دسته وگروه می باشد.
سرکرده : سردسته ، سرگروه
سرکرده : سردسته ، سرگروه
در نسخ خطی اوستا، یشت به بخش هایی منقسم می گردد که به این بخش ها "کرده" گویند.