کرختی

/kerexti/

    insentience

مترادف ها

insentience (اسم)
بی حسی، بی جانی، خونسری، کرختی

sopor (اسم)
گیجی، کرختی، خواب عمیق

torpidity (اسم)
ایست، کرختی، حالت بیحالی، حالت سستی

پیشنهاد کاربران

کرخت میشه بی حس
کرختن ( ؟ ) بی حس شدن
بن مضارعش کرز ( ؟ )
کرزاندن ( ؟ ) بی حس کردن
کرختی و کرختگی بی حسی
این یک پیشنهاد است برای واژگان پیرامون مفهوم بی حسی
من مصدر کرختن رو جایی ندیدم اما شایان برداشت هست به نظرم.
...
[مشاهده متن کامل]

این فقط یک پیشنهاد است و شاید من اشتباه گفته باشم. و چندان پای نمیفشارم روی اون