کرت، سلم، چِش، صمغ عربی ( استان هرمزگان ) یا چش ( استان سیستان و بلوچستان ) نام درختی است که در استان های ساحلی جنوب ایران می روید. این درخت گونه ای اقاقیا است و بومی شبه قاره هند، جنوب ایران، شبه جزیره عربستان و بخش هایی از آفریقا می باشد. نام این درخت احتمالاً هندی است، زیرا در هند نیز «بابول» ( Babul - Babool ) نامیده می شود. نام علمی این درخت Acacia nilotica است و نام علمی مترادف آن Acacia arabica می باشد . عمر این درخت بسیار طولانی است و به صدها سال می رسد. بلندی درخت معمولاً حدود ۱۰ متر است، ولی مواردی هم وجود دارند که ارتفاعشان تا ۲۰ متر هم می رسد. درخت تاج گرد و پرپشتی ایجاد می کند. پوست تنه آن بسیار تیره و تقریباً سیاه رنگ و چاک چاک است. میوه ی قابل خوردن ندارد و برگ های آن شانه ای و ریز است و دانه های آن در یک غلاف بلند قرار دارند. ... [مشاهده متن کامل]
بابل درختی سایه دار است . این درخت با درختانی که صمغ عربی تولید می کنند ( مانند Acacia senegal & Acacia seyal ) ، از یک خانواده است، ولی صمغ بابل کم ارزش است، هر چند که مصارف محلی دارد. چوب آن سرخ تیره مایل به قهوه ای است و بسیار سخت و چگال است و در برابر آب به خوبی پایداری می کند. به همین خاطر در جنوب ایران از گذشته تا به حال چوب بابل یکی از چوب های اصلی برای ساخت لنج به شمار می رفته است. برگ ها و غلاف دانه های این درخت، خوراک خوبی برای چارپایان به ویژه گاو است.
کرت: بار، دفعه نمونه: بندار . . . هفته ای دو کرت راهی می کند دنبالت که بروی و دستی به سر و رویش بکشی. کلیدر، محمود دولت آبادی، جلد ۳
پل
یک قطعه زمین کشاورزی که خود به قطعات کوچکتر ( لاری ) تقسیم می شود.
آل کرت نام ملوکی بود که از جانب مغول مدّتی به ارث در هرات خراسان و حوالی آن حکومت می کردند.
کَرَت: کَرده تو
کِرَت/ kerăt : بار دفعه زبانزد: تا حالا دو کرت می خواسته بگریزد، . . . کلیدر محمود دولت آبادی کَرَّت[ع. ] ( ا. ) مرتبه؛ دفعه فرهنگ بزرگ سخن دکتر حسن انوری انتشارات سخن
Keret کرت به زبان پارسی جنوب افغانستان به جعبه چوبی که بیشتر در حمل محصولات کشاورزی استفاده میشه میگن
کرت cort در گویش شهربابکی کرت به معنی قطعه زمین کوچکی از باغ یا مزرعه که مستطیل شکل بوده وبا یک بند خاکی حصار شده گفته می شود ، نقش بند ، سدی برای جلوگیری از هدر رفتن آب به بقیه زمین است که در آبیاری غرقابی بکار می آید، به اشتباه cart هم گفته می شود ، گویش تهرانی اکثر لغات با شروع کسره وضمه را به فتحه تبدیل می کند ، تو اخبار سراسری کلمه ی ، جنوب jonoob را هم janoob می گویند ... [مشاهده متن کامل]
آبیاری کِرتی درسته یا کِرَتی؟
زمین مرز بندی شده کشاورزی . .
Kertنام روستایی درحدفاصل شهرستان. ازنا ودرود که اکنون بانام مسعودآباد شناخته میشود این روستا ارمنی نشین بوده وارامنه. این نام را برآن. نهاده بودند.
کَردی ( Kərdi ) :در زبان ترکی به معنی باغچه حیاط است
هوالعلیم کَرَت : دفعه؛ مرتبه ؛ بار کَرت : زمین کشاورزی مرزبندی شده ؛ قطعه زمین زراعتی
در گویش شهرستان بهاباد به جای کرت/kart/کُرت /kort/تلفظ می شود که به قطعات زمین زراعی یا باغی گفته می شود. در ضمن به هر یک از باغچه های کوچک منزل که از باغچه های دیگر جداست کرتو/kortu/ گفته می شود.
کِرِت: نام پدرکردهای جهان برادر لاری پدرلرها که هردو برادر ازسرزمین آشورآمده و لاری درمنطقه خانقین و ( keret ) درسلیمانیه عراق ساکن شده و ( keret ) قومی رابوجود آورد که 2500 سال پیش پس ازتصرف جزیره کرت ... [مشاهده متن کامل]
دردریای مدیترانه وشهر ( آتن ) بسیاری ازواژگان مشترک بین زبان کردی وفارسی را به یونان انتقال دادند. در یکی از دست نوشته های آشور بنی پال از لوئی کارداک پادشاه کردها یادشده است.
مزرعه کوچک
طایفه کرت ایل لر ممسنی
سلسله محلی کرت در استان کرمان سلسله کرت سیستانی *سکایی و لر آریایی * از نسل ایل لر ممسنی معنی کرت::بخش بخش، قسمت قسمت Kert