کراهت ؛ در میان کلمه ی کریه و مکروه و کراهت و کلمات هم خانواده با این کلمات، کلمه ی ( کار ) مشترک در تمام این کلمات می باشد. کاری که شکل اجبار و ناپسندی و ناخوشایندی و قهرگونه و بیزاری و نفرت در آن وجود دارد. ... [مشاهده متن کامل]
اگر از زوایای مختلف قانون ایجاد کلمات بخواهیم مفهوم کلمه ی کراهت و مکروه را از دل این کلمه بیرون بکشیم و به سخن این کلمه گوش کنیم بدینصورت قابل تبیین خواهد شد؛ ۱؛ قانون تلاطم حروف در ملات و پاتیل کلمه یعنی توسط این قانون کلماتی مثل کهیر کهور کاهر قابل مشاهده می شود. ۲؛ قانون تغییر شکل حروف. توسط این قانون حرف ( ک ) با توجه به نزدیکی محل صدور آوای این کلمه به حروفی مثل ( ق گ ) قابل تغییر ریخت می شود و کلماتی مختلف در جایگاه های کاربردی مختلف ایجاد می شود مثل قهر قاهر قهار توسط این دو قانون کلمه ی مکروه این مفهوم را به ما می رساند که مکروه بودن چیزی برای استفاده از آن به علت فلسفه ی قهری که در ذات آن چیز وجود دارد برای استفاده نشدن می باشد. من باب مثال درختی در مناطق کویری وجود دارد با نام کهور که دارای شاخ و برگی با تیغ و خارهای فراوان می باشد به گونه ای که این خارها از مغز ساقه ها و شاخه ها برای حفاظت و استفاده نشدن از درخت توسط دیگر موجودات رشد نموده است یعنی اگر یک شاخه ی درخت کهور را بخواهیم در طول شاخه دو نیم کنیم انتها و نشیمنگاه این خارها را نه در پوست درخت بلکه در مغز و بطن شاخه ها خواهیم دید. فلذا فلسفه ی نامگذاری کلمه ی کهور برای این درخت، بر مبنای همان رفتار قهر آمیزی می باشد که درخت با این خارها برای محافظت از خود و استفاده نشدن توسط دیگر موجودات از خود نشان می دهد. حالا اگر فلسفه ی کراهت را در خوراکی مثل تخم مرغ بررسی کنیم احتمالاً به خاطر محروم شدن ما انسانها از یک نعمت بیشتر و بزرگتر در روند رشد و تکثیر پرندگان بوده باشد که با علم امروزی این مسیله مرتفع گردیده و مفهوم کراهت دیگر به شکل نخستین استفاده از این ماده ی غذایی نیست. یا کراهت استفاده از چیزی مثل پنیر و دوغ به خاطر طبع سردی است که در بدن اثرگذار می باشد. هرچند که این کراهت در استفاده از پنیر و ماست و دوغ با مصلحات غذایی مثل خرما و دیگر گرمیانه ها برطرف گردیده است. در واقع تمام کلمات علومی را در خود نهفته دارند که اگر پی به مفهومشان ببریم علم استفاده و خواص چیزها را می توانیم بدست بیاوریم. زیرا که کلمات مفاهیمی هستند که از یک سرچشمه ی الهی برای بشر تولید و قابل استفاده شده اند. اگر هم با قانون قواعد کتاب های نگارش شده و رایج امروزی بخواهیم این مسیله را تبیین کنیم بدینصورت قابل تبیین خواهد بود ؛ کلمه ی **اکراه** از ریشه ی **کره** ( کراهت ) گرفته شده و بر وزن **افعال** ( اِفعال ) قرار دارد. این وزن معمولاً برای مصدرهایی به کار می رود که **معنای اجبار، تحمیل یا شدت در کارها** را نشان می دهند، مانند **اجبار، اخراج، ارسال**. کلماتی که از **ریشه ی "اکراه"** گرفته شده اند، معمولاً به مفهوم **اجبار، ناخوشایندی، و عدم رضایت** مرتبط هستند. برخی از این واژه ها عبارت اند از: - **کراهت** ( ناخوشایندی، ناپسند بودن ) - **مکروه** ( چیزی که ناپسند یا نامطلوب است ) - **استکراه** ( اجبار کردن، وادار کردن به کاری خلاف میل ) - **اکراه آمیز** ( دارای حالت اجبار و تحمیل ) - **کاره** ( در برخی متون قدیمی به معنای ناخوشایند ) **کریه** به معنای **زشت، ناپسند، و ناخوشایند** است. این واژه معمولاً برای توصیف چیزی که از نظر ظاهری یا رفتاری زننده و نامطلوب باشد، به کار می رود. همچنین، در برخی متون، **کریه المنظر** به کسی یا چیزی گفته می شود که چهره ای نازیبا دارد.
زشتی
سلام ، رشته حقوق روحیه جوانی و شادی درون مرا از بین برد . من در اوضاع و احوال استمناء فشار روانی بالایی داشتم . کلام گویی هم به خواست و توقع جبرگرایانه اطرافیان بر مدار عرضه و کراهت عملی بود . در مورد ... [مشاهده متن کامل]
مسائلی که میدانم عقلم را دست دیگران ندهم . من نمیتوانم به بنگاه معاملاتی و نزد دوستان بروم گویی خواندن رشته حقوق مرا فلج کرده است .