کجراه


    perverted
    deviating

فارسی به انگلیسی

کجراه شدن
stray

کجراه کردن
warp

مترادف ها

aberrant (صفت)
نابجا، منحرف، گمراه، کجراه، بی راه

پیشنهاد کاربران

supercrookerway:ابرکچراهه.
مانند؛ آب سرد یا آب گرم. در هر صورت کس گوش مالی می خورد. به هر رنگی بپردازد.